۴۲۶ بار خوانده شده

سرود سوم سپنتمدگاه

یسنه، هات 47
1
«مزدا اهوره» با «شهریاری مینوی» و «آرمیتی» خویش، کسی را که با «بهترین منش» و گفتار و کردار به « سپندمینو» و«اشه» بپیوندد، «سایی» و «جاودانگی» خواهد بخشید.
2
کسی که در پرتو «سپندترین مینو» بهترین [روش را دارد] و زبانش گویای »منش نیک» [او] ست ودستهایش کردارهای «آرمیتی» را می ورزد؛ تنها یک اندیشه [دارد]:
«مزدا» پدر «اشه» است.
3
ای مزدا!
تویی پدر «سپنند مینو»، تویی که این جهان خرمی بخش را برای او بیافریدی و بدان رامش بخشیدی و آنگاه که او با «منش نیک» همپرسگی کرد، »آرمیتی» را به راهبری و آبادانی آن برگماشتی.
4
ای مزدا.
دروندان که از «سپند مینو» روی برتافتند، آزار بینند، اما اشوتان چنین نشوند.
اشون را هر چندن هم کم نوا باشد، باید دوست شمرد و دروند را هر اندازه هم که توانگر باشد،باید بدخواه دانست.
5
این مزدا اهوره!
[تو] در پرتو «سپند مینو» همۀ آنچه را که براستی بهترین دهشهاست، به اشون نوید داده ¬ای ؛ اما دروند که بامنش و کردار زشت خویش بسر می¬برد، از مهر تو بهره¬مند نتواند شد.
6
ای مزدا اهوره!
[تو] در پرتو «سپند مینو» و «آذر» خودو با یاوری «آرمیتی» و «اشه»، پاداش [وپادافره] هر دو گروه را می¬بخشی.
بدرستی بسی از جویندگان به [دین] تو خواهندگروید.

یسنه، هات 48
1
ای اهوره!
به هنگام پاداش و آن زمان که «اشه» بر «دروج» پیروز شود، آنچه از فریب دیوان و مردمان [دروند] که از آن آگاهی داده شده است، برای همیشه آشکار خواهد شد.
آنگاه در پرتو دهش تو، ستایش تو[و مهرورزی به تو] افزونی گیرد.
2
ای اهوره!
مرا از آنچه تو خود می¬دانی، بیاگاهان.
براستی آیا تواند بود که پیش از اغاز کشمکش در اندیشه¬ام، اشون بر دروند پیروز شود؟
ای مزدا!
آشکار است که این [پیروزی] سرانجام نیک زندگی دانسته شده است.
3
پس [مردم] دانا را بهترین آموزش آن است که «اهوره»ی نیکی آفرین در پرتو «اشه» می¬آموزد.
ای مزدا!
ورجاوندان [و] دانایان و آموزگاران راز-آیین تو، در پرتو خرد و «منش نیک» از شیفتگان و دلدادگان تو خواهند شد.

4
ای مزدا!
آن کس که نیک می¬اندیشد یا بد، بی گمان «دین» و گفتار و کردار خود را نیز [چنان خواهد کرد] و خواهش او پیرو گزینش آزادانۀ وی خواهد بود.
سرانجام خرد تست که [نیک و را از یکدیگر] جدا خواهد کرد.
5
[بشود که] فرمانروایان خوب و نیک کار کردار و دانشور[در پرتو] «آرمیتی» بر ما فرمان برانند.
مبادا که فرمانروایان بد[برما] فرمان برانند.
پاکی از هنگام زادن، مردمان را بهترین [کار در زندگی] است.
باید برای [آبادانی] جهان کوشید و آن را بدرستی نگاهبانی کرد و به سوی روشنایی برد.
6
براستی او پناهگاه نیک ماست و پایداری وتوش و توان – [دو دهش[ ازجمند «منش نیک» را – به ما ارزانی می¬دارد. «مزدا اهوره» در پرتو «اشه» از آغاز زندگی، گیاهان را بر آن برویانید.
7
ای کسانی که دل به «منش نیک» بسته اید، خشم را فرو افگنید و خود را در برابر تند خویی نیرومند کنید و برای گسترش «اشه» به مردان پاک بپیوندید.
ای اهوره!
پیروان آنان به سرای تو [راه خواهند یافت].
8
ای مزدا!
کدام است دهش نیک تو که از «شهریاری مینوی» تو[خواهد رسید]؟
کدام است پاداش تو برای من و یارانم؟
ای اهوره
چه اندازه آرومندم که در پرتو«اشه» و«منش نیک» ، برای پیشبرد کارها بر رادان آشکار شوی!
9
چگونه دریابم که تو در پرتو «اشه» بر همگان و برآنان که سر آزار مرا دارند، فرمان می¬رانی؟
مرا بدرستی از هنجار «منش نیک» بیاگاهان.
رهاننده باید بداند که پاداش وی چه سان خواهد بود.
10
ای مزدا!
کی مردمان آموزش ترا در خواهند یافت؟
کی پلیدی این می را برخواهی انداخت که «کر پان» بدکار، [مردمان را] بدان می فریبندن و فرمانروایان بد با آن در [دژ] خرد [ی] بر سرزمینها فرمان می¬رانند؟
11
ای مزدا!
کی «اشه و آرمیتی» در پرتو «شهریاری مینوی» [تو] خواهند آمد و خانمان خوب و[سرزمین] کشتمند پدیدار خواهد شد؟
یکانند آنان که ما را در برابر دروندان خونخوار، رامش خواهند بخشید؟
کیانند آنان که از بینش «منش نیک» برخوردار خواهندشد؟
12
ای مزدا!
چنین خواهند بود رهانندگان سرزمینها که با «منش نیک» خویشکاری می ورزند و کردارشان بر پایۀ «اشه» و آموزشهای تست.
براستی آنان به درهم شکستن خشم برگماشته شده اند.

یسته، هات 49
1
دیر گاهی است که «بندو» بزرگترین ستیهندۀ با من است؛ [منی] که خوستار [رهنمونی و] خشنودی گمراهان در پرتو «اشه»ام.
ای مزدا!
با پاداش نیک به سوی من آی و مرا پناه بخش تا در پرتو «منش نیک» او را شکست دهم.
2
دیرگاهی است که «بندو» - این آموزگار دروغین که سر از «اشه» پیچیده و از «سپندارمذ» پیوند گسسته است و هرگز با «منش نیک» همپرسگی نمی¬کند – مرا اندیشناک کرده است.
3
ای مزدا!
تو بدرستی این باور و آموزش را برای همگان برنهاده¬ای که «اشه» سود می بخشد و «دروج» زیان می¬آورد.
پس من آرزومندم که به «منش نیک» بپیوندم [او] همگان را از در آمیختن با دروندان باز دارم.
4
آن دژ خردانی که با زبان خویش، خشم و ستم را می¬افزایند و مردم کار آمد و پرورشگر را از کار خویش باز می¬دارند، زشت کردارند و خواهان نیکوکاری نیستند.
آنان به کنام دیو- که از آن «دین» «دروندان» است – در خواهند آمد.
5
ای مزدا!
کسی که با دل وجان،«دین» خویش را به «منش نیک» بپیوندد، به «آرمیتی» [بستگی دارد] و در پرتو «اشه» به نیک آگاهی خواهد رسید.
این اهوره!
چنین کسانی با همۀ اینها درپناه «شهریاری مینوی» تو جای خواهد گرفت.
6
ای مزدا اهوره! ای اشه!
هر آینه شما را به گفتن آنچه براستی دراندیشه و خرد شماست ريال برمی انگیزم تا بدرستی دریابم که چگونه [پیام] دین¬تان را به گوش [مردمان] برسانم.
7
ای مزدا! ای اهوره!
[بگذار مردمان] با «منش نیک» و در پرتو «اشه»، آن را بشنوند [و] تو خود نیز گواه باش که کدام یک از یاوران و خویشاوندان به داورزی زندگی خواهد کرد تا همکاران مرا راهنمایی نیک باشد.
8
ای مزدا اهوره!
این را از تو خواستارم که بزرگترین دهش رسایی و رامش و پیوستگی با«اشه» را به «فرشوشتر» ارزانی داری و همین[پاداش] را در پرتو «شهریاری» نیک خویش، به دیگر پیروانم [نیز] ببخشی.
[بشود که] ماهماره فرستادگان [تو] باشیم.
9
ای جاماسپ فرزانه!
[بشود که] نگاهبان [دین] – [آن که][ برای رهایی [مردمان] آفریده شده است – این آموزشها را بشنود:
راست گفتار هرگز به پیوند با دروند نخواهد اندیشید.
«دین» آنان [که راست گفتارند] از بهترین پاداشها بهره مند خواهد شد و سرانجام به «اشه» خواهد پیوست.
10
ای مزدا! ای شهریار بزرگ!
«منش نیک» و روان اشونان ونیایش «آرمیتی» و شور دل، همه را به سرای تو می آورم تا تو به نیروی پایدار [خویش، آنها را] جاودانه نگاهدار باشی.

11
اینک روان شهریاران بد – آنان که دروند و بدمنش و بد «دین» و بد گفتار و بد کردارند- از روشنایی به تیرگی باز می گردد.
براستی آنان باشندگان «کنام دروج»اند.
12
ای مزدا اهوره!
کدام است آن یاوری تو که در پرتو «اشه» و «منش نیک» به من که « زرتشت» ام و ترا به یاری همی خونم، خواهی رساند؟
من براتسی ترا می ستایم و آفرین می خوانم و بهترین دهش ترا خواهانم.

یسنه، هات 50
1
ای مزدا اهوره!
هنگامی که براستی ترا به یاری می خوانم، جر «اشه» و« منش نیک» چه کسی روان مرا یاری خواهد کرد؟
کیست که پناه بخش و نگاهدار من و یاران و پیروانم خواهد بود؟
2
ای مزدا!
آن کس که جهان را خرمی بخش آرزو می¬کند و آن را همواره آبادان می¬خواهد، چگونه در پرتو «اشه» و فروغ تابناک [تو] و در میان پارسایان زندگی خواهد کرد؟
بدرستی تو او را آشکارا در سرای فرزانگان جای خواهی داد.
3
ای مزدا!
پس بدرستی «اشه» به کسی روی خواهد آورد که «شهریاری مینوی» و «منش نیک» رهنمون او باشد؛ کسی که به نیروی [این] دهشها، جهان پیرامون خویش را – که دروندان فرا گرفته¬اند – آبادان کند.
4
ای مزدا اهوره!
اینک ترا و «اشه» و «بهترین منش» و «شهریاری مینوی» را می¬ستایم و نیابش می گزارم.
من خواهانم که رهرو راه [راست] باشم [او] در »گرزمان» به گفتار راد مردان [تو] گوش فرا دهم.
5
ای مزدا اهوهر! ای اشه!
شما که به پیامبرتان مهربانید، از فراسوی [بدو روی آورید و ] او را با یاوری هر چه نمایان ت [تان] پشتیبانی باشید تا بتواند مردمان را در چشم برهم زدنی، به سوی زوشنایی رهنمون شود.
6
ای مزدا!
براستی من - «زرتشت» پیامبر دوستدار «اشه» - [ترا] به بانگ بلند نماز می¬گزارم:
[بشود که] آفریدگار در پرتو «منش نیک»، مرا از فرمانها[ی خویش] بیاگاهاند تا زبانم هماره [مردمان را] به راه خرد [رهنمون گردد].
7
ای مزدا!
اینک برای دست یابی به پیروزی، ترا با برانگیزنده ترین نیایشها می¬ستایم و به تو می¬پیوندم.
[بشود که] در پرتو «اشه» و «منش نیک»، رهنمون و یاور من باشی.
8
ای مزدا!
باسرودهای بلند آوازۀ برخاسته از شور دل و با دستهای برآرده به تو روی می¬آورم و در پرتو «اشه» همچون پارسایی ترا نماز می¬گزارم و به دستیاری هنر «منش نیک» به تو [نزدیک می-شوم].
9
ای مزدا! ای اشه!
با این سرودها وبا کردارهای «منش نیک» ستایش کنان به سوی شما خواهم آمد.
تا بدان هنگام که بتوانم به خواست خویش بر سرنوشت فرمان برانم، خواستار نیک آگاهی خواهم بود.
10
ای مزدا اهوره!
آن کردارهایی که از این پیش [ورزیده ام ] و آنها که ا زاین پس در پرتو «منش نیک» خواهم ورزید، به چشم [تو] ارجمند است.
فروغ خورشید [و] سپیدۀ بامدادی [نمود] «اشه» و برای نیایش تست.
11
ای مزاد!
خودرا ستایندۀ تو می¬دانم و تا بدان هنگام که در پرتو «اشه» توش و توان دارم، ستایشگر شما خواهم بود.
[بشود که] آفریدگار جهان در پرتو «منش نیک»، بهترین خواست درست کرداران – ساختن جهانی نو- را برآورد.

اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سرود دوم اشتودگاه
گوهر بعدی:سرود چهارم وهوخشترگاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.