۹۰۴ بار خوانده شده

غزل ۳۱۸

امشب مگر به وقت نمی‌خواند این خروس
عشاق بس نکرده هنوز از کنار و بوس

پستان یار در خم گیسوی تابدار
چون گوی عاج در خم چوگان آبنوس

یک شب که دوست فتنه خفتست زینهار
بیدار باش تا نرود عمر بر فسوس

تا نشنوی ز مسجد آدینه بانگ صبح
یا از در سرای اتابک غریو کوس

لب بر لبی چو چشم خروس ابلهی بود
برداشتن بگفته بیهوده خروس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید
Avatar نقش کاربری
فاطمه زندی

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۱۷
گوهر بعدی:غزل ۳۱۹
نظرها و حاشیه ها
مهناز
۱۳۹۹/۵/۱۰ ۱۱:۱۵

لب بر لبی چو چشم خروس ابلهی بود. برداشتن به گفته بیهوده خروس .
مشبه و مشبه و به - وجه شبه - ادات تشبیه - و نوع تشبیه را به اعتبار طرفین در بیت بالا پیدا کنید

میشه لطفا کمکم کنید