۴۳۷ بار خوانده شده

غزل ۲۳۹

کسی که روی تو بیند نگه به کس نکند
ز عشق سیر نباشد ز عیش بس نکند

در این روش که تویی پیش هر که بازآیی
گرش به تیغ زنی روی بازپس نکند

چنان به پای تو در مردن آرزومندم
که زندگانی خویشم چنان هوس نکند

به مدتی نفسی یاد دوستی نکنی
که یاد تو نتواند که یک نفس نکند

ندانمت که اجازت نوشت و فتوی داد
که خون خلق بریزی مکن که کس نکند

اگر نصیب نبخشی نظر دریغ مدار
شکرفروش چنین ظلم بر مگس نکند

بنال سعدی اگر عشق دوستان داری
که هیچ بلبل از این ناله در قفس نکند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۳۸
گوهر بعدی:غزل ۲۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.