۳۲۰ بار خوانده شده

بخش ۷۳ - واگشتن مرید از وثاق شیخ و پرسیدن از مردم و نشان دادن ایشان کی شیخ به فلان بیشه رفته است

بَعد از آن پُرسان شُد او از هر کسی
شیخ را می‌جُست از هر سو بَسی

پَس کسی گُفتَش که آن قُطْبِ دیار
رَفت تا هیزُم کَشَد از کوهْسار

آن مُریدِ ذوالْفَقاراَنْدیشْ تَفت
در هوایِ شیخْ سویِ بیشه رَفت

دیوْ می‌آوَرْد پیشِ هوشِ مَرد
وَسْوَسه تا خُفْیه گردد مَهْ زِ گَرد

کین چُنین زن را چرا این شیخِ دین
دارد اَنْدَر خانه یار و هم نِشین؟

ضِدّ را با ضِدّ ایناس از کجا؟
یا اِمامُ‌النّاسْ نَسْناس از کجا؟

باز او لاحَوْل می‌کرد آتَشین
کِاعْتِراضِ من بَرو کُفراست و کین

من کِه باشم با تَصَرُّف‌هایِ حَق
که بَر آرَد نَفْسِ من اِشْکال و دَق؟

باز نَفْسَش حَمله می‌آوَرْد زود
زین تَعَرُّف در دِلَش چون کاهْ دود

که چه نِسْبَت دیو را با جِبرئیل؟
که بُوَد با او به صُحبَت هم مَقیل؟

چون تَوانَد ساخت با آزَر خَلیل؟
چون تَوانَد ساخت با رَهْزنْ دَلیل؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن
گوهر بعدی:بخش ۷۴ - یافتن مرید مراد را و ملاقات او با شیخ نزدیک آن بیشه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.