۳۰۱ بار خوانده شده

بخش ۷۱ - پرسیدن آن وارد از حرم شیخ کی شیخ کجاست کجا جوییم و جواب نافرجام گفتن حرم

اَشْکَش از دیده بِجَست و گفت او
با همه آن شاهِ شیرینْ‌نامْ کو؟

گفت آن سالوسِ زَرّاق تَهی؟
دام گولان و کَمَنْدِ گُمرَهی؟

صد هزاران خامْ ریشانْ هَمچو تو
اوفتاده از وِیْ اَنْدَر صد عُتو

گَر نَبینیش و سَلامَت وا رَوی
خیرِ تو باشد نگردی زو غَوی

لافْ‌کیشی کاسه‌لیسی طَبْل‌خوار
بانگِ طَبْلَش رَفته اَطْرافِ دیار

سِبْطی اَند این قوم و گوساله‌پَرَست
در چُنین گاوی چه می‌مالَند دست؟

جیفَةُ اللَّیْل است و بَطّال النَّهار
هر کِه او شد غِرِّهٔ این طَبْل‌خوار

هِشْته‌اَند این قوم صد عِلْم و کَمال
مَکْر و تَزویری گرفته کینْست حال

آلِ موسی کو دَریغا تاکُنون
عابِدانِ عِجْل را ریزند خون؟

شَرع و تَقْوی را فَکَنده سویِ پُشت
کو عُمَر؟ کو اَمْرِ مَعْروفِ دُرُشت

کین اِباحَت زین جَماعَت فاش شُد
رُخْصَتِ هر مُفسِدِ قَلّاش شُد

کو رَهِ پیغامبری و اَصْحابِ او؟
کو نماز و سُبْحه و آدابِ او؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۰ - حکایت مرید شیخ حسن خرقانی قدس الله سره
گوهر بعدی:بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.