۳۱۵ بار خوانده شده

بخش ۶۱ - جواب دادن قاضی صوفی را

گفت قاضی گَر نبودی اَمْرِ مُر
وَر نبودی خوب و زشت و سنگ و دُر

وَر نبودی نَفْس و شَیْطان و هوا
وَر نبودی زَخْم و چالیش و وَغا

پَس به چه نام و لَقَب خوانْدی مَلِک
بندگانِ خویش را ای مُنْتَهِک؟

چون بِگُفتی ای صَبور و ای حَلیم؟
چون بِگُفتی ای شُجاع و ای حَکیم؟

صابِرین و صادقین و مُنْفِقین
چون بُدی بی رَهْ‌زَن و دیوِ لَعین؟

رُستَم و حَمْزه وْ مُخَنَّث یک بُدی
عِلْم و حِکْمَتْ باطِل و مُنْدَک بُدی

عِلْم و حِکْمَت بَهرِ راه و بی‌رَهی‌ست
چون همه رَهْ باشد آن حِکْمَت تَهی‌ست

بَهرِ این دُکّان طَبْعِ شوره‌آب
هر دو عالَم را رَوا داری خَراب؟

من هَمی‌دانم که تو پاکی نه خام
وین سؤالَت هست از بَهرِ عَوام

جورِ دوران و هر آن رَنْجی که هست
سَهْل‌تَر از بُعدِ حَقّ و غَفْلَت است

زان که این‌ها بُگْذَرند آن نَگْذَرد
دولَت آن دارد که جان آگَهْ بَرَد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶۰ - باز مکرر کردن صوفی سال را
گوهر بعدی:بخش ۶۲ - حکایت در تقریر آنک صبر در رنج کار سهل‌تر از صبر در فراق یار بود
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.