۳۳۴ بار خوانده شده

بخش ۵۸ - بیان آنک بی‌کاران و افسانه‌جویان مثل آن ترک‌اند و عالم غرار غدار هم‌چو آن درزی و شهوات و زبان مضاحک گفتن این دنیاست و عمر هم‌چون آن اطلس پیش این درزی جهت قبای بقا و لباس تقوی ساختن

اَطْلَسِ عُمرَت به مِقْراضِ شُهور
بُرد پاره‌پاره خَیّاط غُرور

تو تَمَنّا می‌بَری کَاخْتَر مُدام
لاغ کردی سَعْد بودی بر دَوام

سَخت می‌تولی زِ تَربیعاتِ او
وَز دَلال و کینه و آفاتِ او

سخت می‌رَنْجی زِ خاموشیِّ او
وَز نُحوس و قَبْض و کین‌کوشیِّ او

که چرا زُهْره‌یْ طَرَب در رَقْص نیست؟
بر سُعود و َرَقْصِ سَعْدِ او مَایست

اَخْتَرَت گوید که گَر اَفْزون کُنم
لاغ را پَس کُلیَّت مَغْبون کُنم

تو مَبین قَلّابی این اَخْتَران
عشقْ خود بر قَلْب‌زَن بین ای مُهان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۷ - گفتن درزی ترک را هی خاموش کی اگر مضاحک دگر گویم قبات تنگ آید
گوهر بعدی:بخش ۵۹ - مثل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.