۳۱۸ بار خوانده شده

بخش ۵۳ - جواب قاضی سال صوفی را و قصهٔ ترک و درزی را مثل آوردن

گفت قاضی بَسْ تَهی‌رو صوفی‌یی
خالی از فِطْنَت چو کافِ کوفی‌یی

تو بِنَشْنیدی که آن پُر قَندْ لَب
غَدْرِ خیّاطان هَمی‌گفتی به شب؟

خَلْق را در دُزدیِ آن طایِفه
می‌نِمود اَفْسانه‌هایِ سالِفه

قِصّهٔ پاره‌رُبایی در بُرین
می حِکایَت کرد او با آن و این

در سَمَر می‌خوانْد دُزدی‌نامه‌یی
گِردِ او جمع آمده هِنْگامه‌یی

مُسْتَمِع چون یافت جاذب زان وفود
جُمله اَجْزایَش حِکایَت گشته بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۲ - باز سال کردن صوفی از آن قاضی
گوهر بعدی:بخش ۵۴ - قال النبی علیه السلام ان الله تعالی یلقن الحکمة علی لسان الواعظین بقدر همم المستمعین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.