۳۸۷ بار خوانده شده

بخش ۳۶ - در آمدن مصطفی علیه‌السلام از بهر عیادت هلال در ستورگاه آن امیر و نواختن مصطفی هلال را رضی الله عنه

رَفت پیغامبر به رَغْبَت بَهرِ او
اَنْدَر آخُر وآمد اَنْدَرجُست و جو

بود آخُر مُظْلِم و زشت و پَلید
وین همه بَرخاست چون اُلْفَت رَسید

بوی پیغامبر بِبُرد آن شیرِ نَر
هم‌چُنان که بویِ یوسُف را پدر

موجِبِ ایمان نباشد مُعْجزات
بویِ جِنْسیَّت کُند جَذْبِ صِفات

مُعْجزات از بَهرِ قَهْرِ دشمن است
بویِ جِنْسیَّت پِیِ دلْ بُردن است

قَهْر گردد دشمن امّا دوست نی
دوست کِی گردد به بَسته گَردنی؟

اَنْدَر آمد او زِ خواب از بویِ او
گفت سَرگین‌دان دَرون زین گونه بو؟

از میانِ پایِ اُسْتوران بِدید
دامَنِ پاکِ رَسولِ بی‌نَدید

پَسْ زِ کُنجِ آخُر آمد غَژْغَژان
رویْ بر پایَش نَهاد آن پَهْلَوان

پَسْ پَیَمبَر رویْ بر رویَش نَهاد
بر سَر و بر چَشم و رویش بوسه داد

گفت یا رَبّا چه پنهانْ گوهری
ای غَریبِ عَرشْ چونی؟ خوش تَری؟

گفت چون باشد خود آن شوریده خواب
که دَر آیَد در دَهانَش آفتاب؟

چون بُوَد آن تشنه‌یی کو گِلْ چَرَد
آبْ بر سَر بِنْهَدَش خوش می‌بَرَد؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۵ - رنجور شدن این هلال و بی‌خبری خواجهٔ او از رنجوری او از تحقیر و ناشناخت و واقف شدن دل مصطفی علیه‌السلام از رنجوری و حال او و افتقاد و عیادت رسول علیه‌السلام این هلال را
گوهر بعدی:بخش ۳۷ - در بیان آنک مصطفی علیه‌السلام شنید کی عیسی علیه‌السلام بر روی آب رفت فرمود لو ازداد یقینه لمشی علی الهواء
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.