۳۳۶ بار خوانده شده

بخش ۱۶۷ - حجت منکران آخرت و بیان ضعف آن حجت زیرا حجت ایشان به دین باز می‌گردد کی غیر این نمی‌بینیم

حُجَّتَش این است گوید هر دَمی
گَر بُدی چیزی دِگَر هم دیدَمی

گَر نَبینَد کودکی اَحْوالِ عقل
عاقلی هرگز کُند از عقلْ نَقْل‌؟

وَرْ نَبینَد عاقلی اَحْوالِ عشق
کَم نگردد ماهِ نیکوفالِ عشق

حُسنِ یوسُف دیدهٔ اِخْوان ندید
از دلِ یَعقوبْ کِی شُد ناپَدید‌؟

مَر عَصا را چَشمِ موسیٰ چوب دید
چَشمِ غَیْبی اَفْعی و آشوب دید

چَشمِ سَر با چشمِ سِرّ در جنگ بود
غالِب آمد چَشمِ سِرّ حُجَّت نِمود

چَشمِ موسیٰ دستِ خود را دستْ دید
پیشِ چَشمِ غَیبْ نوری بُد پَدید

این سُخَن پایان ندارد در کَمال
پیشِ هر مَحروم باشد چون خیال

چون حقیقت پیشِ او فَرْج و گِلوست
کَم بَیان کُن پیشِ او اَسرارِ دوست

پیشِ ما فَرْج و گِلو باشد خیال
لاجَرَم هر دَمْ نِماید جانْ جَمال

هر کِه را فَرْج و گِلو آیین و خوست
آن لَکُمْ دینٌ وَلی دینْ بَهرِ اوست

با چُنان اِنْکارْ کوتَه کُن سُخَن
اَحمَدا کَم گویْ با گَبْرِ کُهَن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۶۶ - پشیمان شدن آن سرلشکر از آن خیانت کی کرد و سوگند دادن او آن کنیزک را کی به خلیفه باز نگوید از آنچ رفت
گوهر بعدی:بخش ۱۶۸ - آمدن خلیفه نزد آن خوب‌روی برای جماع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.