۳۴۷ بار خوانده شده
بخش ۱۵۴ - دگربار استدعاء شاه از ایاز کی تاویل کار خود بگو و مشکل منکران را و طاعنان را حل کن کی ایشان را در آن التباس رها کردن مروت نیست
این سُخَن از حَدّ و اندازهست بیش
ای اَیاز اکنون بِگو اَحْوالِ خویش
هست اَحْوالِ تو از کانِ نُوی
تو بِدین اَحْوال کِی راضی شَوی؟
هین حِکایَت کُن از آن اَحْوالِ خَوش
خاک بر اَحْوال و دَرسِ پنج و شَش
حالِ باطِنْ گَر نمیآید به گفت
حالِ ظاهِرْ گویَمَت در طاق وجُفت
که زِ لُطفِ یارْ تَلْخیهایِ مات
گشت بر جانْ خوش تَر از شِکَّرنَبات
زان نَبات اَرْ گَرْد در دریا رَوَد
تَلخیِ دریا همه شیرین شود
صدهزار اَحوال آمد همچُنین
باز سویِ غَیْب رَفتند ای اَمین
حالِ هر روزی به دی مانندْ نِی
هَمچو جو اَنْدَر رَوِشْ کِشْ بَند نی
شادیِ هر روزْ از نوعی دِگَر
فِکْرَتِ هر روز را دیگر اَثَر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ای اَیاز اکنون بِگو اَحْوالِ خویش
هست اَحْوالِ تو از کانِ نُوی
تو بِدین اَحْوال کِی راضی شَوی؟
هین حِکایَت کُن از آن اَحْوالِ خَوش
خاک بر اَحْوال و دَرسِ پنج و شَش
حالِ باطِنْ گَر نمیآید به گفت
حالِ ظاهِرْ گویَمَت در طاق وجُفت
که زِ لُطفِ یارْ تَلْخیهایِ مات
گشت بر جانْ خوش تَر از شِکَّرنَبات
زان نَبات اَرْ گَرْد در دریا رَوَد
تَلخیِ دریا همه شیرین شود
صدهزار اَحوال آمد همچُنین
باز سویِ غَیْب رَفتند ای اَمین
حالِ هر روزی به دی مانندْ نِی
هَمچو جو اَنْدَر رَوِشْ کِشْ بَند نی
شادیِ هر روزْ از نوعی دِگَر
فِکْرَتِ هر روز را دیگر اَثَر
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۵۳ - تفسیر این آیت که و ان الدار الاخرة لهی الحیوان لوکانوا یعلمون کی در و دیوار و عرصهٔ آن عالم و آب و کوزه و میوه و درخت همه زندهاند و سخنگوی و سخنشنو و جهت آن فرمود مصطفی علیه السلام کی الدنیا جیفه و طلابها کلاب و اگر آخرت را حیات نبودی آخرت هم جیفه بودی جیفه را برای مردگیش جیفه گویند نه برای بوی زشت و فرخجی
گوهر بعدی:بخش ۱۵۵ - تمثیل تن آدمی به مهمانخانه و اندیشههای مختلف به مهمانان مختلف عارف در رضا بدان اندیشههای غم و شادی چون شخص مهماندوست غریبنواز خلیلوار کی در خلیل باکرام ضیف پیوسته باز بود بر کافر و ممن و امین و خاین و با همه مهمانان روی تازه داشتی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.