۳۰۶ بار خوانده شده

بخش ۱۵۰ - جواب گفتن امیر مر آن شفیعان را و همسایگان زاهد را کی گستاخی چرا کرد و سبوی ما را چرا شکست من درین باب شفاعت قبول نخواهم کرد کی سوگند خورده‌ام کی سزای او را بدهم

میر گفت او کیست کو سنگی زَنَد‌؟
بر سَبویِ ما سبو را بِشْکَند‌؟

چون گُذَر سازد زِ کویَم شیرِ نَر
تَرسْ تَرسان بُگْذَرَد با صد حَذَر

بَندهٔ ما را چرا آزُرد دل‌؟
کرد ما را پیشِ مِهْمانانْ خَجِل

شَربتی که بِهْ زِ خونِ اوست ریخت
این زمان هَمچون زَنان از ما گُریخت

لیکْ جان از دستِ من او کِی بَرَد‌؟
گیر هَمچون مُرغْ بالا بَر پَرَد

تیرِ قَهْرِ خویش بر پَرَّش زَنم
پَرّ و بالِ مُرده ریگَش بَر کَنَم

گَر رَوَد در سنگِ سخت از کوشِشَم
از دلِ سَنگَش کُنون بیرون کَشَم

من بِرانَم بر تَنِ او ضَربَتی
که بُوَد قَوّادَکان را عِبْرَتی

با همه سالوسْ با ما نیز هم‌؟
دادِ او و صد چو او این دَم دَهَم‌؟

خشمِ خونْ‌خوارَش شُده بُد سَرکَشی
از دَهانَش می بَر آمَد آتشی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۴۹ - قصد انداختن مصطفی علیه‌السلام خود را از کوه حری از وحشت دیر نمودن جبرئیل علیه‌السلام خود را به وی و پیدا شدن جبرئیل به وی کی مینداز کی ترا دولتها در پیش است
گوهر بعدی:بخش ۱۵۱ - دو بار دست و پای امیر را بوسیدن و لابه کردن شفیعان و همسایگان زاهد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.