۳۰۶ بار خوانده شده
آن یکی میخورْد نانِ فَخْفَره
گفت سایِل چون بِدین اَسْتت شَرَه؟
گفت جوع از صَبرْ چون دوتا شود
نانِ جو در پیشِ من حَلْوا شود
پَس تَوانَم که همه حَلْوا خَورَم
چون کُنم صَبری صَبورَم لاجَرَم
خود نباشد جوعْ هر کَس را زَبون
کین عَلَفزاریست زَ انْدازه بُرون
جوعْ مَر خاصانِ حَق را دادهاند
تا شوند از جوعْ شیرِ زورْمَند
جوعْ هر جِلْفِ گدا را کِی دَهَند؟
چون عَلَف کَم نیست پیشِ او نَهَند
که بِخور که هم بِدین اَرْزانییی
تو نهیی مُرغابْ مُرغِ نانییی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گفت سایِل چون بِدین اَسْتت شَرَه؟
گفت جوع از صَبرْ چون دوتا شود
نانِ جو در پیشِ من حَلْوا شود
پَس تَوانَم که همه حَلْوا خَورَم
چون کُنم صَبری صَبورَم لاجَرَم
خود نباشد جوعْ هر کَس را زَبون
کین عَلَفزاریست زَ انْدازه بُرون
جوعْ مَر خاصانِ حَق را دادهاند
تا شوند از جوعْ شیرِ زورْمَند
جوعْ هر جِلْفِ گدا را کِی دَهَند؟
چون عَلَف کَم نیست پیشِ او نَهَند
که بِخور که هم بِدین اَرْزانییی
تو نهیی مُرغابْ مُرغِ نانییی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۲۲ - در بیان فضیلت احتما و جوع
گوهر بعدی:بخش ۱۲۴ - حکایت مریدی کی شیخ از حرص و ضمیر او واقف شد او را نصیحت کرد به زبان و در ضمن نصیحت قوت توکل بخشیدش به امر حق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.