۶۵۱ بار خوانده شده
بخش ۱۰۷ - حکایت آن شخص کی از ترس خویشتن را در خانهای انداخت رخها زرد چون زعفران لبها کبود چون نیل دست لرزان چون برگ درخت خداوند خانه پرسید کی خیرست چه واقعه است گفت بیرون خر میگیرند به سخره گفت مبارک خر میگیرند تو خر نیستی چه میترسی گفت خر به جد میگیرند تمییز برخاسته است امروز ترسم کی مرا خر گیرند
آن یکی در خانهیی در میگُریخت
زَرد رو و لَب کَبود و رَنگْ ریخت
صاحِب خانه بِگُفتَش خیر هست
که هَمیلَرزَد تورا چون پیرْ دست؟
واقِعه چون است؟ چون بُگْریختی؟
رَنْگِ رُخْساره چُنین چون ریختی؟
گفت بَهْرِ سُخْرهٔ شاهِ حَرون
خَر هَمیگیرند امروز از بُرون
گفت میگیرند کو خَر جانِ عَم؟
چون نهیی خَر رو تورا زین چیست غَم؟
گفت بَس جِدَّنْد و گَرم اَنْدَر گِرِفت
گَر خَرَم گیرند هم نَبْوَد شِگِفت
بَهْرَ خَرگیری بَر آوَرْدند دَست
جِدِّجِد تَمْییز هم بَرخاستهست
چون که بیتَمْییزیانْمان سَروَرَند
صاحِبِ خر را به جایِ خَر بَرَند
نیست شاهِ شَهرِ ما بیهوده گیر
هست تَمْییزَش سَمْیع است و بَصیر
آدمی باش و زِ خَرگیران مَتَرس
خَر نهیی ای عیسیِ دورانْ مَتَرس
چَرخِ چارُم هم زِ نورِ تو پُر است
حاشَ للهْ کِی مَقامَت آخُر است؟
تو زِ چَرخ و اَخْتَران هم بَرتَری
گَرچه بَهْرِ مَصْلَحَت در آخُری
میرِ آخُر دیگر و خَر دیگر است
نه هر آن کِه اَنْدَر آخُر شُد خَر است
چه دَر اُفْتادیم در دُنبالِ خَر؟
از گُلِسْتان گوی و از گُلهایِ تَر
از اَنار و از تُرَنْج و شاخِ سیب
وَزْ شراب و شاهِدانِ بیحساب
یا از آن دریا که موجَش گوهر است
گوهَرَش گوینده و بیناوَرْ است
یا از آن مُرغان که گُلچین میکُنند
بَیْضهها زَرّین و سیمین میکُنند
یا از آن بازان که کَبْکان پَروَرَند
هم نِگونْ اِشْکَم هم اِسْتان میپَرَند
نَرْدبانهاییست پنهان در جهان
پایه پایه تا عَنانِ آسْمان
هر گُرُه را نَرْدبانی دیگر است
هر رَوِش را آسْمانی دیگر است
هر یکی از حالِ دیگر بیخَبَر
مُلْکِ با پَهْنا و بیپایان و سَر
این دَران حیران که او از چیست خَوش؟
وان دَرین خیره که حیرت چیسْتَش؟
صَحْنِ اَرْضُ اللهْ واسِع آمده
هر درختی از زمینی سَر زَده
بر درختانْ شُکر گویانْ بَرگ و شاخ
که زِهی مُلْک و زِهی عَرصهیْ فَراخ
بُلبُلان گِرْدِ شُکوفهیْ پُر گِرِه
که از آنچه میخوری ما را بِدِه
این سُخَن پایان ندارد کُن رُجوع
سویِ آن روباه و شیر و سُقْم و جوع
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
زَرد رو و لَب کَبود و رَنگْ ریخت
صاحِب خانه بِگُفتَش خیر هست
که هَمیلَرزَد تورا چون پیرْ دست؟
واقِعه چون است؟ چون بُگْریختی؟
رَنْگِ رُخْساره چُنین چون ریختی؟
گفت بَهْرِ سُخْرهٔ شاهِ حَرون
خَر هَمیگیرند امروز از بُرون
گفت میگیرند کو خَر جانِ عَم؟
چون نهیی خَر رو تورا زین چیست غَم؟
گفت بَس جِدَّنْد و گَرم اَنْدَر گِرِفت
گَر خَرَم گیرند هم نَبْوَد شِگِفت
بَهْرَ خَرگیری بَر آوَرْدند دَست
جِدِّجِد تَمْییز هم بَرخاستهست
چون که بیتَمْییزیانْمان سَروَرَند
صاحِبِ خر را به جایِ خَر بَرَند
نیست شاهِ شَهرِ ما بیهوده گیر
هست تَمْییزَش سَمْیع است و بَصیر
آدمی باش و زِ خَرگیران مَتَرس
خَر نهیی ای عیسیِ دورانْ مَتَرس
چَرخِ چارُم هم زِ نورِ تو پُر است
حاشَ للهْ کِی مَقامَت آخُر است؟
تو زِ چَرخ و اَخْتَران هم بَرتَری
گَرچه بَهْرِ مَصْلَحَت در آخُری
میرِ آخُر دیگر و خَر دیگر است
نه هر آن کِه اَنْدَر آخُر شُد خَر است
چه دَر اُفْتادیم در دُنبالِ خَر؟
از گُلِسْتان گوی و از گُلهایِ تَر
از اَنار و از تُرَنْج و شاخِ سیب
وَزْ شراب و شاهِدانِ بیحساب
یا از آن دریا که موجَش گوهر است
گوهَرَش گوینده و بیناوَرْ است
یا از آن مُرغان که گُلچین میکُنند
بَیْضهها زَرّین و سیمین میکُنند
یا از آن بازان که کَبْکان پَروَرَند
هم نِگونْ اِشْکَم هم اِسْتان میپَرَند
نَرْدبانهاییست پنهان در جهان
پایه پایه تا عَنانِ آسْمان
هر گُرُه را نَرْدبانی دیگر است
هر رَوِش را آسْمانی دیگر است
هر یکی از حالِ دیگر بیخَبَر
مُلْکِ با پَهْنا و بیپایان و سَر
این دَران حیران که او از چیست خَوش؟
وان دَرین خیره که حیرت چیسْتَش؟
صَحْنِ اَرْضُ اللهْ واسِع آمده
هر درختی از زمینی سَر زَده
بر درختانْ شُکر گویانْ بَرگ و شاخ
که زِهی مُلْک و زِهی عَرصهیْ فَراخ
بُلبُلان گِرْدِ شُکوفهیْ پُر گِرِه
که از آنچه میخوری ما را بِدِه
این سُخَن پایان ندارد کُن رُجوع
سویِ آن روباه و شیر و سُقْم و جوع
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۰۶ - غالب شدن حیلهٔ روباه بر استعصام و تعفف خر و کشیدن روبه خر را سوی شیر به بیشه
گوهر بعدی:بخش ۱۰۸ - بردن روبه خر را پیش شیر و جستن خر از شیر و عتاب کردن روباه با شیر کی هنوز خر دور بود تعجیل کردی و عذر گفتن شیر و لابه کردن روبه را شیر کی برو بار دگرش به فریب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.