۴۱۲ بار خوانده شده

بخش ۵۴ - مناجات

ای دَهَنده‌یْ قُوت و تَمْکین و ثَبات
خَلْق را زین بی‌ثَباتی دِهْ نَجات

اَنْدَر آن کاری که ثابت بودنی‌ست
قایِمی دِهْ نَفْس را که مُنْثَنی‌ست

صَبرَشان بَخش و کَفه‌یْ میزانْ گِران
وا رَهانْشان از فَنِ صورتگران

وَزْ حسودی بازَشان خَر ای کَریم
تا نباشند از حَسَدْ دیوِ رَجیم

در نَعیمِ فانیِ مال و جَسَد
چون هَمی‌سوزَند عامه از حَسَد

پادشاهان بین که لشکر می‌کَشَند
از حَسَد خویشانِ خود را می‌کُشَند

عاشقانِ لُعْبَتانِ پُر قَذَر
کرده قَصْدِ خون و جانِ همدِگَر

ویس و رامین خسرو و شیرین بِخوان
که چه کردند از حَسَد آن اَبْلَهان

که فَنا شُد عاشق و معشوق نیز
هم نه چیزند و هواشان هم نه چیز

پاکْ اِلهی که عَدَم بَر هَم زَنَد
مَر عَدَم را بر عَدَمْ عاشق کُند

در دلِ نَه‌دل حَسَدها سَر کُند
نیست را هست این چُنین مُضْطَر کُند

این زنانی کَزْ همه مُشْفِق‌تَرند
از حَسَد دو ضّرّه خود را می‌خورَند

تا که مَردانی که خود سنگینْ‌دل اَند
از حَسَد تا در کُدامین مَنْزِل‌اَند؟

گَر نکردی شَرعْ اَفْسونی لَطیف
بَر دَریدی هر کسی جسمِ حَریف

شَرعْ بَهْرِ دَفْعِ شَر رایی زَنَد
دیو را در شیشهٔ حُجَّت کُند

از گُواه و از یَمین و از نُکول
تا به شیشه دَر رَوَد دیوِ فُضول

مِثْلِ میزانی که خُشنودیْ دو ضِد
جمع می‌آید یَقینْ در هَزْل و جِد

شَرعْ چون کَیْله وْ تَرازو دان یَقین
که بِدو خَصْمان رَهَند از جنگ و کین

گَر تَرازو نَبْوَد آن خَصْم از جِدال
کی رَهَد از وَهْمِ حَیْف و اِحْتیال؟

پَس دَرین مُردارِ زشتِ بی‌وَفا
این همه رَشک است و خَصْم است و جَفا

پَس در اِقْبال و دولت چون بُوَد
چون شود جِنّیّ و اِنْسی در حَسَد؟

آن شَیاطینْ خود حَسودِ کُهنه‌اَند
یک زمان از رَهْ‌زنی خالی نِه‌اَند

وآن بَنی آدم که عِصیان کِشْته‌اَند
از حَسودی نیز شَیطان گشته‌اند

از نُبی بَرخوان که شَیْطانانِ اِنْس
گشته‌اند از مَسْخِ حَقْ با دیوْ جِنْس

دیوْ چون عاجِز شود در اِفْتِتان
اِسْتِعانَت جویَد او زین اِنْسیان

که شما یارید با ما یاریی
جانِبِ مایید جانِب داری‌یی

گَر کسی را رَهْ زَنَند اَنْدَر جهان
هر دو گون شَیطانْ بَر آیَد شادمان

وَرْ کسی جان بُرد و شُد در دینْ بُلند
نوحه می‌دارند آن دو رَشکْ‌مَند

هر دو می‌خایَند دَندانِ حَسَد
بر کسی که داد اَدیبْ او را خِرَد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۳ - در بیان آنک مرد بدکار چون متمکن شود در بدکاری و اثر دولت نیکوکاران ببیند شیطان شود و مانع خیر گردد از حسد هم‌چون شیطان کی خرمن سوخته همه را خرمن سوخته خواهد ارایت الذی ینهی عبدا اذا صلی
گوهر بعدی:بخش ۵۵ - پرسیدن آن پادشاه از آن مدعی نبوت کی آنک رسول راستین باشد و ثابت شود با او چه باشد کی کسی را بخشد یا به صحبت و خدمت او چه بخشش یابند غیر نصیحت به زبان کی می‌گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.