۴۹۲ بار خوانده شده

بخش ۴۹ - در تفسیر قول مصطفی علیه‌السلام من جعل الهموم هما واحدا کفاه الله سائر همومه و من تفرقت به الهموم لا یبالی الله فی ای واد اهلکه

هوش را توزیع کردی بر جِهات
می‌نَیَرْزَد تَرّه‌یی آن تُرَّهات

آبِ هُش را می‌کَشَد هر بیخِ خار
آبِ هوشَت چون رَسَد سویِ ثِمار

هین بِزَن آن شاخِ بَد را خَو کُنَش
آب دِهْ این شاخِ خوش را نَو کُنَش

هر دو سَبزَنْد این زمانْ آخِر نِگَر
کین شود باطِل از آن رویَد ثَمَر

آبِ باغ این را حَلالْ آن را حَرام
فَرق را آخِر بِبینی وَالسَّلام

عَدلْ چِه بْوَد؟ آبْ دِهْ اَشْجار را
ظُلْمْ چِه بْوَد؟ آب دادنْ خار را

عَدلْ وَضْعِ نِعْمَتی در موضِعَش
نه بهر بیخی که باشد آبْ کَش

ظُلْم چِه بْوَد؟ وَضْعْ در ناموضِعی
که نباشد جُز بَلا را مَنْبَعی

نِعْمَتِ حَق را به جان و عقلْ دِهْ
نه به طَبْعِ پُر زَحیرِ پُر گِرِه

بار کُن بیگارِ غَم را بر تَنَت
بر دل و جان کَمْ نِهْ آن جانْ کَندَنَت

بر سَرِ عیسی نَهاده تُنْگِ بار
خَر سِکیزه می‌زَنَد در مَرغْزار

سُرمه را در گوش کردن شَرط نیست
کارِ دل را جُستن از تَنْ شَرط نیست

گَر دلی رو ناز کُن خواری مَکَش
وَرْ تَنی شِکَّر مَنوش و زَهْر چَش

زَهْرْ تَن را نافِع است و قَند بَد
تَنْ همان بهتر که باشد بی‌مَدَد

هیزُمِ دوزخ تَن است و کَم کُنَش
وَرْ بِرویَد هیزُمی رو بَر کَنَش

وَرْنه حَمّالِ حَطَب باشی حَطَب
در دو عالَم هَمچو جُفْتِ بولَهَب

از حَطَبْ بِشْناسْ شاخِ سِدْره را
گَرچه هر دو سَبز باشند ای فَتی

اَصلِ آن شاخ اَست هفتم آسْمان
اَصلِ این شاخ اَست از نار و دُخان

هست مانَندا به صورتْ پیشِ حِس
که غَلَط ‌بین است چَشم و کیشِ حِس

هست آن پیدا به پیشِ چَشمِ دل
جَهْد کُن سویِ دل آ جُهْدَ الْمُقِل

وَرْ نداری پا بِجُنْبان خویش را
تا بِبینی هر کَم و هر بیش را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۴۸ - تفسیر و هو معکم
گوهر بعدی:بخش ۵۰ - در معنی این بیت «گر راه روی راه برت بگشایند ور نیست شوی بهستیت بگرایند»
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.