۲۸۷ بار خوانده شده
آدمِ حُسن و مَلَک ساجِد شُده
هَمْچو آدم بازْ مَعْزول آمده
گفت آوَه بَعدِ هستیْ نیستی؟
گفت جُرمَت این که اَفْزون زیستی
جِبْرَئیلَش میکَشاند مو کَشان
که بُرو زین خُلْد و از جَوْقِ خوشان
گفت بَعد از عِزّْ این اِذْلال چیست؟
گفت آن داد است و اینَت داوَریست
جِبَرَئیلا سَجده میکردی به جان
چون کُنون میرانیاَم تو از جِنان؟
حُلّه میپَرَّد زِ من در اِمْتِحان
هَمْچو بَرگ از نَخْلْ دَر فَصلِ خزان
آن رُخی که تابِ او بُد ماهوار
شُد به پیری هَمْچو پُشتِ سوسْمار
وان سَر و فَرقِ گَشِ شَعْشَع شُده
وَقتِ پیری ناخوش و اَصْلَع شُده
وان قَدِ صَفدَرّ نازان چون سِنان
گشته در پیری دو تا هَمچون کَمان
رَنگِ لاله گشته رَنگِ زَعْفَران
زورِ شیرش گشته چون زَهْرهیْ زنان
آن که مَردی در بَغَل کردی به فَن
میبِگیرَنْدَش بَغْلْ وَقتِ شُدن
این خود آثارِ غَم و پَژمُردگیست
هر یکی زینها رَسولِ مُردگیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
هَمْچو آدم بازْ مَعْزول آمده
گفت آوَه بَعدِ هستیْ نیستی؟
گفت جُرمَت این که اَفْزون زیستی
جِبْرَئیلَش میکَشاند مو کَشان
که بُرو زین خُلْد و از جَوْقِ خوشان
گفت بَعد از عِزّْ این اِذْلال چیست؟
گفت آن داد است و اینَت داوَریست
جِبَرَئیلا سَجده میکردی به جان
چون کُنون میرانیاَم تو از جِنان؟
حُلّه میپَرَّد زِ من در اِمْتِحان
هَمْچو بَرگ از نَخْلْ دَر فَصلِ خزان
آن رُخی که تابِ او بُد ماهوار
شُد به پیری هَمْچو پُشتِ سوسْمار
وان سَر و فَرقِ گَشِ شَعْشَع شُده
وَقتِ پیری ناخوش و اَصْلَع شُده
وان قَدِ صَفدَرّ نازان چون سِنان
گشته در پیری دو تا هَمچون کَمان
رَنگِ لاله گشته رَنگِ زَعْفَران
زورِ شیرش گشته چون زَهْرهیْ زنان
آن که مَردی در بَغَل کردی به فَن
میبِگیرَنْدَش بَغْلْ وَقتِ شُدن
این خود آثارِ غَم و پَژمُردگیست
هر یکی زینها رَسولِ مُردگیست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۴۳ - بیان آنک کشتن خلیل علیهالسلام خروس را اشارت به قمع و قهر کدام صفت بود از صفات مذمومات مهلکان در باطن مرید
گوهر بعدی:بخش ۴۵ - تفسیر اسفل سافلین الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر ممنون
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.