۴۴۹ بار خوانده شده

بخش ۳۸ - قال النبی علیه‌السلام ارحموا ثلاثا عزیز قوم ذل و غنی قوم افتقر و عالما یلعب به الجهال

گفت پیغامبر که رَحْم آرید بر
جانِ مَنْ کانَ غَنیَّا فَافْتَقَر

وَالَّذی کانَ عَزیزًا فَاحْتُقِر
اَوْ صَفیَّا عالِمًا بَیْنَ الْمُضِر

گفت پیغامبر که با این سه گروه
رَحْم آرید اَرْ زِ سَنگید و زِ کوه

آن کِه او بَعد از رئیسی خوار شُد
وآن توانگر هم که بی‌دینار شُد

وان سِوُم آن عالِمی کَنْدَر جهان
مُبْتَلی گردد میانِ اَبْلَهان

زان که از عِزَّت به خواری آمدن
هَمچو قَطْعِ عضو باشد از بَدَن

عُضو گردد مُرده کَزْ تَنْ وا بُرید
نو بُریده جُنبَد امّا نی مَدید

هر کِه از جامِ اَلَست او خورْد پار
هَستَش اِمْسال آفَتِ رنج و خُمار

وان که چون سگ زَ اصْلْ کَهْدانی بُوَد
کی مَرورا حِرْصِ سُلْطانی بُوَد؟

توبه او جویَد که کرده‌ست او گُناه
آه او گوید که گُم کرده‌ست راه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۷ - مناجات
گوهر بعدی:بخش ۳۹ - قصهٔ محبوس شدن آن آهوبچه در آخر خران و طعنهٔ آن خران ببر آن غریب گاه به جنگ و گاه به تسخر و مبتلی گشتن او به کاه خشک کی غذای او نیست و این صفت بندهٔ خاص خداست میان اهل دنیا و اهل هوا و شهوت کی الاسلام بدا غریبا و سیعود غریبا فطوبی للغرباء صدق رسول الله
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.