۳۵۰ بار خوانده شده

بخش ۱۰۱ - قوله علیه السلام من بشرنی بخروج صفر بشرته بالجنة

اَحمَدِ آخِرْ زمان را اِنْتِقال
در رَبیع اَوَّل آید بی‌جِدال

چون خَبَر یابد دِلَش زین وَقتِ نَقْل
عاشقِ آن وَقت گردد او به عقل

چون صَفَر آید شود شاد از صَفَر
که پَسِ این ماه می‌سازم سَفَر

هر شبی تا روزْ زین شوقِ هُدی
ای رَفیق راهِ اَعْلی می‌زَدی

گفت هر کَس که مرا مُژده دَهَد
چون صَفَر پای از جهانْ بیرون نَهَد

که صَفَر بُگْذشت و شُد ماه رَبیع
مُژده‌وَرْ باشم مَر او را و شَفیع

گفت عُکّاشه صَفَر بُگْذشت و رفت
گفت که جَنَّت تو را ای شیرِ زَفْت

دیگری آمد که بُگْذشت آن صَفَر
گفت عُکّاشه بِبَرد از مُژده بَر

پَس رِجال از نَقْلِ عالَم شادمان
وَزْ بَقایَش شادمانْ این کودکان

چون که آبِ خوش ندید آن مُرغِ کور
پیشِ او کوثر نِیایَد آبِ شور

هم‌چُنین موسی کِرامَت می‌شِمُرد
که نگَردد صافْ اِقْبالِ تو دُرد

گفت اَحْسَنْت و نِکو گفت وَلیک
تا کُنم من مَشورت با یارِ نیک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۰۰ - بیان این خبر کی کلموا الناس علی قدر عقولهم لا علی قدر عقولکم حتی لا یکذبوا الله و رسوله
گوهر بعدی:بخش ۱۰۲ - مشورت کردن فرعون با ایسیه در ایمان آوردن به موسی علیه‌السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.