۳۴۷ بار خوانده شده

بخش ۹۹ - غره شدن آدمی به ذکاوت و تصویرات طبع خویشتن و طلب ناکردن علم غیب کی علم انبیاست

دیدم اَنْدَر خانه من نَقْش و نِگار
بودم اَنْدَر عشقِ خانه بی‌قَرار

بودم از گنجِ نَهانی بی‌خَبَر
وَرْنه دَسْتَنْبویِ من بودی تَبَر

آه گَر دادِ تَبَر را دادَمی
این زمانْ غَم را تَبَرّا دادَمی

چَشم را بر نَقْش می‌انداختم
هَمچو طِفْلانْ عشق‌ها می‌باختم

پَس نِکو گفت آن حکیم کامیار
که تو طِفْلی خانه پُر نَقْش و نِگار

در الهی‌نامه بَسْ اَنْدَرْز کرد
که بَرآر دودْمان خویشْ گَرد

بَسْ کُن ای موسی بگو وَعْده‌یْ سِوم
که دلِ من زِ اضْطِرابَش گشت گُم

گفت موسی آن سِوم مُلْکِ دوتو
دو جهانی خالِص از خَصْم و عَدو

بیش‌تَر زان مُلْک کَاکْنون داشتی
کان بُد اَنْدَر جنگ و این در آشتی

آن کِه در جَنگَت چُنان مُلْکی دَهَد
بِنْگَر اَنْدَر صُلْحْ خوانَت چون نَهَد؟

آن کَرَم کَنْدَر جَفا آن‌هات داد
در وَفا بِنْگَر چه باشد اِفْتِقاد؟

گفت ای موسی چهارم چیست زود؟
بازگو صَبرم شُد و حِرصَم فُزود

گفت چارُم آن که مانی تو جوان
مویْ هَمچون قیر و رُخْ چون اَرْغَوان

رنگ و بو در پیشِ ما بَسْ کاسِد است
لیکْ تو پَستی سُخَن کردیم پَست

اِفْتِخار از رنگ و بو و از مَکان
هست شادیّ و فَریبِ کودکان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۹۸ - تفسیر کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف
گوهر بعدی:بخش ۱۰۰ - بیان این خبر کی کلموا الناس علی قدر عقولهم لا علی قدر عقولکم حتی لا یکذبوا الله و رسوله
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.