۳۰۷ بار خوانده شده

بخش ۱۳ - عذر خواستن آن عاشق از گناه خویش به تلبیس و روی پوش و فهم کردن معشوق آن را نیز

گفت عاشق اِمْتِحان کردم مَگیر
تا بِبینم تو حَریفی یا سَتیر

من هَمی دانِسْتَمَت بی‌اِمْتِحان
لیکْ کِی باشد خَبَر هَمچون عِیان؟

آفتابی نامِ تو مَشْهور و فاش
چه زیانست اَرْ بِکَردم اِبْتِلاش

تو مَنی من خویشتن را اِمْتِحان
می‌کُنم هر روز در سود و زیان

اَنْبیا را اِمْتِحان کرده عُداة
تا شُده ظاهِر ازایشان مُعْجِزات

اِمْتِحانِ چَشم خود کردم به نور
ای کِه چَشم بَد زِ چَشمانِ تو دور

این جهانْ هَمچون خَراب است و تو گنج
گَر تَفَحُّص کردم از گَنجَت مَرَنج

زان چُنین بی‌خُردگی کردم گِزاف
تا زَنَم با دُشمنانْ هر بار لاف

تا زَبانَم چون تورا نامی نَهَد
چَشم ازین دیده گواهی‌ها دَهَد

گَر شُدم در راهِ حُرمَت راهْ‌زَن
آمدم ای مَهْ به شمشیر و کَفَن

جُز به دَستِ خود مَبُرَّم پا و سَر
که ازین دَستَم نه از دَستِ دِگَر

از جُدایی باز می‌رانی سُخَن؟
هر چه خواهی کُن وَلیکِن این مَکُن

در سُخَن آباد این دَمْ راه شُد
گفت اِمْکان نیست چون بی گاه شُد

پوست‌ها گفتیم و مَغْز آمد دَفین
گَر بِمانیم این نَمانَد هم چُنین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین
گوهر بعدی:بخش ۱۴ - رد کردن معشوقه عذر عاشق را و تلبیس او را در روی او مالیدن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.