۳۹۹ بار خوانده شده
ای سگِ طاعِن تو عَوْ عَوْ میکُنی
طَعْنِ قرآن را بُرونشَو میکُنی
این نه آن شیر است کَزْ وِیْ جانْ بَری
یا زِ پَنْجهیْ قَهْرِ او ایمان بَری
تا قیامَت میزَنَد قُرآن نِدی
ای گروهی جَهْل را گشته فِدی
که مرا افسانه میپِنْداشتید
تُخمِ طَعْن و کافِری میکاشتید
خود بِدیدیْت آن که طَعْنه میزَدیْت
که شما فانیّ و افسانه بُدیْت
من کَلامِ حَقَّم و قایم به ذات
قوتِ جانِ جان و یاقوتِ زکات
نورِ خورشیدَم فُتاده بر شما
لیک از خورشید ناگشته جُدا
نَکْ مَنَم یُنْبوعِ آن آبِ حَیات
تا رَهانَم عاشقان را از مَمات
گَر چُنان گَندْ آزَتان نَنْگیختی
جُرعهیی بر گورَتان حَق ریختی
نه بگیرم گفت و پَندِ آن حکیم
دل نگردانم به هر طَعْنی سَقیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
طَعْنِ قرآن را بُرونشَو میکُنی
این نه آن شیر است کَزْ وِیْ جانْ بَری
یا زِ پَنْجهیْ قَهْرِ او ایمان بَری
تا قیامَت میزَنَد قُرآن نِدی
ای گروهی جَهْل را گشته فِدی
که مرا افسانه میپِنْداشتید
تُخمِ طَعْن و کافِری میکاشتید
خود بِدیدیْت آن که طَعْنه میزَدیْت
که شما فانیّ و افسانه بُدیْت
من کَلامِ حَقَّم و قایم به ذات
قوتِ جانِ جان و یاقوتِ زکات
نورِ خورشیدَم فُتاده بر شما
لیک از خورشید ناگشته جُدا
نَکْ مَنَم یُنْبوعِ آن آبِ حَیات
تا رَهانَم عاشقان را از مَمات
گَر چُنان گَندْ آزَتان نَنْگیختی
جُرعهیی بر گورَتان حَق ریختی
نه بگیرم گفت و پَندِ آن حکیم
دل نگردانم به هر طَعْنی سَقیم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۲۰۶ - تفسیر یا جبال اوبی معه والطیر
گوهر بعدی:بخش ۲۰۸ - مثل زدن در رمیدن کرهٔ اسپ از آب خوردن به سبب شخولیدن سایسان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.