۲۵۱ بار خوانده شده
سگْ شکاری نیست او را طَوْق نیست
خام و ناجوشیده جُز بیذوق نیست
گفت نَخّود چون چُنین است ای سِتی
خوش بِجوشَم یاری اَم دِهْ راستی
تو دَرین جوشِش چو مِعْمارِ مَنی
کَفْچِلیزم زَن که بَسْ خوش میزنی
هَمچو پیلَم بر سَرَم زن زَخْم و داغ
تا بِبینَم خوابِ هِنْدُستان و باغ
تا که خود را دَر دَهَم در جوشْ من
تا رَهی یابَم در آن آغوشْ من
زان که انسان در غِنا طاغی شود
هَمچو پیلِ خوابْبین یاغی شود
پیل چون در خواب بینَد هِنْد را
پیلْبان را نَشْنَود آرَد دَغا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
خام و ناجوشیده جُز بیذوق نیست
گفت نَخّود چون چُنین است ای سِتی
خوش بِجوشَم یاری اَم دِهْ راستی
تو دَرین جوشِش چو مِعْمارِ مَنی
کَفْچِلیزم زَن که بَسْ خوش میزنی
هَمچو پیلَم بر سَرَم زن زَخْم و داغ
تا بِبینَم خوابِ هِنْدُستان و باغ
تا که خود را دَر دَهَم در جوشْ من
تا رَهی یابَم در آن آغوشْ من
زان که انسان در غِنا طاغی شود
هَمچو پیلِ خوابْبین یاغی شود
پیل چون در خواب بینَد هِنْد را
پیلْبان را نَشْنَود آرَد دَغا
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۹۸ - تمثیل گریختن ممن و بیصبری او در بلا به اضطراب و بیقراری نخود و دیگر حوایج در جوش دیگ و بر دویدن تا بیرون جهند
گوهر بعدی:بخش ۲۰۰ - عذر گفتن کدبانو با نخود و حکمت در جوش داشتن کدبانو نخود را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.