۲۶۶ بار خوانده شده

بخش ۱۹۶ - مکرر کردن عاذلان پند را بر آن مهمان آن مسجد مهمان کش

گفت پیغامبر که اِنَّ فِی الْبَیان
سِحْرًا و حَق گفت آن خوشْ پَهْلوان

هین مَکُن جَلْدی بُرو ای بوالْکَرَم
مَسجد و ما را مَکُن زین مُتَّهَم

که بگوید دشمنی از دشمنی
آتشی در ما زَنَد فردا دَنی

که بِتاسانید او را ظالِمی
بر بَهانه‌یْ مَسجد او بُد سالمی

تا بَهانه‌یْ قَتل بر مَسجد نَهَد
چون که بَدنام است مَسجد او جَهَد

تُهْمَتی بر ما مَنِه ای سختْ‌جان
که نه‌ایم ایمِن زِ مَکْرِ دشمنان

هین بُرو جَلْدی مَکُن سودا مَپَز
که نَتان پیمود کیوان را به گَز

چون تو بسیاران بِلافیده زِ بَخت
ریشِ خود بَر کَنده یک یک لَخْتْ لَخْت

هین بُرو کوتاه کُن این قیل و قال
خویش و ما را در مَیَفکَن در وَبال
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۹۵ - گفتن شیطان قریش را کی به جنگ احمد آیید کی من یاریها کنم وقبیلهٔ خود را بیاری خوانم و وقت ملاقات صفین گریختن
گوهر بعدی:بخش ۱۹۷ - جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.