۳۸۵ بار خوانده شده

بخش ۱۷۲ - تشبیه نص با قیاس

نَصّْ وَحْیِ روحِ قُدسی دان یَقین
وان قیاسِ عقلِ جُزویْ تَحْتِ این

عقل از جان گشت با اِدْراک و فَر
روحْ او را کِی شود زیرِ نَظَر؟

لیکْ جان در عقلْ تاثیری کُند
زان اَثَر آن عقلْ تَدبیری کُند

نوح‌وار اَرْ صَدَّقی زد در تو روح
کو یَم و کَشتیّ و کو طوفانِ نوح؟

عقلْ اَثَر را روح پِنْدارَد وَلیک
نورِ خور از قُرصِ خور دور است نیک

زان به قُرصی سالِکی خُرسَند شُد
تا زِ نورش سویِ قُرص اَفْکَند شُد

زان که این نوری که اَنْدَر سافِل است
نیست دایم روز و شب او آفِل است

وان کِه اَنْدَر قُرص دارد باش و جا
غَرقهٔ آن نور باشد دایما

نه سَحابَش رَهْ زَنَد خود نه غروب
وا رَهید او از فِراقِ سینه کوب

این‌چُنین کَس اَصْلَش از اَفْلاک بود
یا مُبَدَّل گشت گَر از خاک بود

زان که خاکی را نباشد تابِ آن
که زَنَد بر وِیْ شُعاعَش جاودان

گَر زَنَد بر خاکْ دایم تابِ خَور
آن چُنان سوزَد که نایَد زو ثَمَر

دایم اَنْدَر آبْ کارِ ماهی است
مار را با او کجا هَمْراهی است؟

لیک در کُهْ مارهایِ پُر فن‌اَند
اَنْدَرین یَم ماهی‌یی‌ها می‌کُنند

مَکْرَشان گَر خَلْق را شَیْدا کُند
هم زِ دریا تاسَه‌شان رُسوا کُند

وَنْدَرین یَمْ ماهیانِ پُر فَن‌اَند
مار را از سِحْر ماهی می‌کُنند

ماهیانِ قَعْرِ دریایِ جَلال
بَحْرَشان آموخته سِحْرِ حَلال

پَس مُحال از تابِ ایشان حال شُد
نَحْس آن جا رفت و نیکوفال شُد

تا قیامَت گَر بِگویَم زین کَلام
صد قیامَت بُگْذَرَد وین ناتمام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۷۱ - بیان آنک هرچه غفلت و غم و کاهلی و تاریکیست همه از تنست کی ارضی است و سفلی
گوهر بعدی:بخش ۱۷۳ - آداب المستمعین والمریدین عند فیض الحکمة من لسان الشیخ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.