۸۲۸ بار خوانده شده

بخش ۱۶۷ - حیله دفع مغبون شدن در بیع و شرا

آن یکی یاری پَیَمبَر را بِگُفت
که مَنَم در بَیْع‌ها با غَبْنْ جُفْت

مَکْرِ هر کَس کو فُروشَد یا خَرَد
هَمچو سِحْر است و زِ راهَم می‌بَرَد

گفت در بَیْعی که ترسی از غِرار
شَرط کُن سه روز خود را اختیار

که تَأنّی هست از رَحْمانْ یَقین
هست تَعْجیلَت زِ شَیْطانِ لَعین

پیشِ سگْ چون لُقمه‌یی نان اَفْکَنی
بو کُند آن گَه خورَد ای مُعْتَنی

او به بینی بو کُند ما با خِرَد
هم بِبوییمَش به عقلِ مُنْتَقَد

با تَأنّی گشت موجود از خدا
تابه شش روز این زمین و چَرخ‌ها

وَرْنه قادر بود کو کُنْ فَیَکون
صد زمین و چَرخ آوَرْدی بُرون

آدمی را اَنْدک اَنْدک آن هُمام
تا چِهِل سالَش کُند مَردِ تمام

گَرچه قادر بود کَنْدَر یک نَفَس
از عَدَم پَرّان کُند پنجاه کَس

عیسی قادر بود کو از یک دُعا
بی‌تَوقُّف بَر جَهانَد مُرده را

خالِقِ عیسی بِنَتْوانَد که او
بی‌تَوقُّف مَردم آرَد تو به تو؟

این تَأنّی از پِیِ تَعْلیمِ توست
که طَلَب آهسته باید بی‌سُکُست

جو یَکی کوچک که دایم می‌رَوَد
نه نَجِس گردد نه گَنْده می‌شود

زین تَأنّی زایَد اِقْبال و سُرور
این تَأنّی بَیْضه دولت چون طیور

مُرغ کِی مانَد به بَیْضه‌ ای عَنید؟
گَرچه از بَیْضه هَمی آید پَدید

باش تا اَجْزایِ تو چون بَیْضه‌ها
مُرغ‌ها زایَند اَنْدَر اِنْتِها

بَیْضهٔ مار اَرْچه مانَد در شَبَه
بیضه گُنجشک را دور است رَهْ

دانهٔ آبی به دانه‌یْ سیب نیز
گَرچه مانَد فَرق‌ها دان ای عزیز

بَرگ‌ها هم‌رَنگ باشد در نَظَر
میوه‌ها هر یک بُوَد نوعی دِگَر

بَرگ‌هایِ جسم‌ها مانَنْده‌اند
لیک هر جانی به رَیْعی زنده‌اند

خَلْق در بازارْ یکسان می‌رَوَند
آن یکی در ذوق و دیگر دَردمَند

هم چُنان در مرگْ یکسان می‌رَویم
نیم در خُسران و نیمی خُسرویم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۶۶ - جواب حمزه مر خلق را
گوهر بعدی:بخش ۱۶۸ - وفات یافتن بلال رضی الله عنه با شادی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.