۳۶۶ بار خوانده شده

بخش ۱۴۲ - مخصوص بودن یعقوب علیه السلام به چشیدن جام حق از روی یوسف و کشیدن بوی حق از بوی یوسف و حرمان برادران و غیر هم ازین هر دو

آنچه یَعقوب از رُخِ یوسُف بِدید
خاصِ او بُد آن به اِخْوان کِی رَسید؟

این زِ عشقَش خویشْ در چَهْ می‌کُند
وان به کین از بَهرِ او چَهْ می‌کَند

سُفرهٔ او پیشِ این از نانْ تَهی‌ست
پیشِ یعقوب است پُر کو مُشْتَهی‌ست

رویْ ناشُسْته نَبینَد رویِ حور
لا صَلوةَ گفت اِلّا بِالطَّهور

عشق باشد لُوت و پوتِ جان‌ها
جوع ازین روی است قوتِ جان‌ها

جوعِ یوسُف بود آن یَعقوب را
بویِ نانَش می‌رَسید از دورْ جا

آن کِه بِسْتَد پیرهَن را می‌شِتافت
بویِ پیراهانِ یوسُف می‌نَیافت

و آن کِه صد فَرسنگ زان سو بود او
چون که بُد یَعقوب می‌بویید بو

ای بَسا عالِم زِ دانش بی‌نَصیب
حافِظِ عِلْم است آن کَس نه حَبیب

مُسْتَمِع از وِیْ هَمی‌یابَد مَشام
گَرچه باشد مُسْتَمِع از جِنْسِ عام

زان که پیراهان به دَستَش عاریه‌ است
چون به دستِ آن نَخاسی جاریه است

جاریه پیشِ نَخاسی سَرسَری‌ست
در کَفِ او از برایِ مُشتری‌ست

قِسْمَتِ حَقّ است روزی دادنی
هر یکی را سویِ دیگر راهْ نی

یک خیالِ نیکْ باغِ آن شُده
یک خیالِ زشتْ راهِ این زَده

آن خدایی کَزْ خیالی باغ ساخت
وَزْ خیالی دوزخ و جایِ گُداخت

پَس کِه داند راهِ گُلْشَن‌هایِ او؟
پَس کِه داند جایِ گُلْخَن‌هایِ او؟

دیدبانِ دل نَبینَد در مَجال
کَزْ کُدامین رُکْنِ جانْ آید خیال

گَر بِدیدی مَطْلَعَش را زِ احْتیال
بَند کردی راهِ هر ناخوشْ خیال

کِی رَسَد جاسوس را آن جا قَدَم
که بُوَد مِرْصاد و در بَندِ عَدَم؟

دامَنِ فَضْلَش به کَف کُن کورْوار
قَبْضِ اَعْمیٰ این بُوَد ای شُهره یار

دامَنِ او اَمْر و فرمانِ وِیْ است
نیک بَختی که تُقیٰ جانِ وِیْ است

آن یکی در مَرغْزار و جویِ آب
وان یکی پَهْلویِ او اَنْدَر عَذاب

او عَجَب مانده که ذوقِ این زِ چیست
وان عَجَب مانده که این در حَبْسِ کیست

هین چرا خُشکی که این‌جا چَشمه‌هاست
هین چرا زَردی که این‌جا صد دَواست

هم نِشینا هین دَرآ اَنْدَر چَمَن
گوید ای جان من نَیارَم آمدن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۴۱ - قصه عشق صوفی بر سفرهٔ تهی
گوهر بعدی:بخش ۱۴۳ - حکایت امیر و غلامش کی نماز باره بود وانس عظیم داشت در نماز و مناجات با حق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.