۲۹۸ بار خوانده شده

بخش ۸۰ - قصهٔ خواندن شیخ ضریر مصحف را در رو و بینا شدن وقت قرائت

دید در اَیّامْ آن شیخِ فَقیر
مُصْحَفی در خانهٔ پیری ضَریر

پیشِ او مِهْمان شُد او وَقتِ تَموز
هر دو زاهِد جمع گشته چند روز

گفت این جا ای عَجَب مُصْحَف چراست؟
چون که نابیناست این درویشِ راست

اَنْدَرین اَنْدیشه تَشویشَش فُزود
که جُز او را نیست این جا باش و بود

اوست تنها مُصْحَفی آویخته
من نِیَم گُستاخْ یا آمیخته

تا بِپُرسَم نه خَمُش صَبری کُنم
تا به صَبری بر مُرادی بَر زَنَم

صَبر کرد و بود چندی در حَرَج
کشف شُد کَالصَّبْرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۹ - عذر گفتن شیخ بهر ناگریستن بر فرزندان
گوهر بعدی:بخش ۸۱ - صبرکردن لقمان چون دید کی داود حلقه‌ها می‌ساخت از سال کردن با این نیت کی صبر از سال موجب فرج باشد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.