۲۵۶ بار خوانده شده

بخش ۷۷ - اجتماع اجزای خر عزیر علیه السلام بعد از پوسیدن باذن الله و درهم مرکب شدن پیش چشم عزیر علیه السلام

هین عُزَیْرا دَر نِگَر اَنْدَر خَرَت
که بِپوسیدَه‌ست و ریزیده بَرَت

پیشِ تو گِرْد آوَریم اَجْزاش را
آن سَر و دُمّ و دو گوش و پاش را

دستْ نه و جُزو بَرهَم می‌نَهَد
پاره‌ها را اجتماعی می‌دَهَد

دَر نِگَر در صَنْعَتِ پاره‌زَنی
کو هَمی‌دوزَد کُهُن بی‌سوزنی

ریسمان و سوزنی نه وَقتِ خَرْز
آن چُنان دوزَد که پیدا نیست دَرْز

چَشمْ بُگْشا حَشْر را پیدا بِبین
تا نَمانَد شُبْهه‌اَت در یَوْمِ دین

تا بِبینی جامِعی‌اَم را تَمام
تا نَلَرْزی وَقتِ مُردن زِ اهْتِمام

هم چُنان که وَقتِ خُفتن ایمِنی
از فَواتِ جُمله حِسْ‌هایِ تَنی

بر حَواسِ خود نَلَرزی وَقتِ خواب
گَرچه می‌گردد پَریشان و خَراب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۶ - حکایت استر پیش شتر کی من بسیار در رو می‌افتم و تو نمی‌افتی الا به نادر
گوهر بعدی:بخش ۷۸ - جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.