۲۶۹ بار خوانده شده

بخش ۷۲ - مضطرب شدن فقیر نذر کرده بکندن امرود از درخت و گوشمال حق رسیدن بی مهلت

پنج روز آن باد اَمْرودی نریخت
ز آتَشِ جوعَش صَبوری می‌گُریخت

بر سَرِ شاخی مُرودی چند دید
باز صَبری کرد و خود را وا کَشید

باد آمد شاخ را سَر زیر کرد
طَبْع را بر خوردنِ آن چیر کرد

جوع و ضَعْف و قُوَّتِ جَذْب و قَضا
کرد زاهِد را زِ نَذْرَش بی‌وَفا

چون که از اَمْرودْبُن میوه سُکُسْت
گشت اَنْدَر نَذْر وعَهْدِ خویشْ سُست

هم درآن دَمْ گوشْمالِ حَق رَسید
چَشمِ او بُگْشاد و گوشِ او کَشید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۱ - تشبیه بند و دام قضا به صورت پنهان به اثر پیدا
گوهر بعدی:بخش ۷۳ - متهم کردن آن شیخ را با دزدان وبریدن دستش را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.