۲۷۷ بار خوانده شده
گشت اُستا سُست از وَهْم و زِ بیم
بَر جَهید و میکَشانید او گِلیم
خشمگین با زن که مِهْرِ اوست سُست
من بدین حالَم نَپُرسید و نَجُست
خود مرا آگَهْ نکرد از رنگِ من
قَصْد دارد تا رَهَد از نَنْگِ من
او به حُسن و جِلْوهٔ خود مَست گشت
بیخَبَر کَزْ بامْ افتادم چو طَشْت
آمد و دَر را به تُندی وا گُشاد
کودکان اَنْدَر پِیِ آن اوسْتاد
گفت زن خیر است چون زود آمدی؟
که مَبادا ذاتِ نیکَت را بَدی
گفت کوری؟ رَنگ و حالِ من بِبین
از غَمَم بیگانگان اَنْدَر حَنین
تو درونِ خانه از بُغْض و نِفاق
مینَبینی حالِ من در اِحْتِراق؟
گفت زن ای خواجه عیبی نیستَت
وَهْم و ظَنِّ لاشِ بیمَعنیسْتَت
گُفتَش ای غَر تو هنوزی در لَجاج؟
مینَبینی این تَغَیُّر وِارْتِجاج؟
گَر تو کور و کَر شُدی ما را چه جُرم؟
ما دَرین رَنْجیم و در اندوه و گُرم
گفت ای خواجه بِیارَم آیِنَه
تا بِدانی که ندارم من گُنَه؟
گفت رو مَه تو رهی مَه آینهت
دایما در بُغْض و کینیّ و عَنَت
جامهٔ خوابِ مرا زو گُسْتران
تا بِخُسبَم که سَرِ من شُد گِران
زن تَوقُّف کرد مَردَش بانگ زد
کِی عَدو زوتَر تو را این میسِزَد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بَر جَهید و میکَشانید او گِلیم
خشمگین با زن که مِهْرِ اوست سُست
من بدین حالَم نَپُرسید و نَجُست
خود مرا آگَهْ نکرد از رنگِ من
قَصْد دارد تا رَهَد از نَنْگِ من
او به حُسن و جِلْوهٔ خود مَست گشت
بیخَبَر کَزْ بامْ افتادم چو طَشْت
آمد و دَر را به تُندی وا گُشاد
کودکان اَنْدَر پِیِ آن اوسْتاد
گفت زن خیر است چون زود آمدی؟
که مَبادا ذاتِ نیکَت را بَدی
گفت کوری؟ رَنگ و حالِ من بِبین
از غَمَم بیگانگان اَنْدَر حَنین
تو درونِ خانه از بُغْض و نِفاق
مینَبینی حالِ من در اِحْتِراق؟
گفت زن ای خواجه عیبی نیستَت
وَهْم و ظَنِّ لاشِ بیمَعنیسْتَت
گُفتَش ای غَر تو هنوزی در لَجاج؟
مینَبینی این تَغَیُّر وِارْتِجاج؟
گَر تو کور و کَر شُدی ما را چه جُرم؟
ما دَرین رَنْجیم و در اندوه و گُرم
گفت ای خواجه بِیارَم آیِنَه
تا بِدانی که ندارم من گُنَه؟
گفت رو مَه تو رهی مَه آینهت
دایما در بُغْض و کینیّ و عَنَت
جامهٔ خوابِ مرا زو گُسْتران
تا بِخُسبَم که سَرِ من شُد گِران
زن تَوقُّف کرد مَردَش بانگ زد
کِی عَدو زوتَر تو را این میسِزَد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۶۱ - بیمار شدن فرعون هم به وهم از تعظیم خلقان
گوهر بعدی:بخش ۶۳ - در جامهٔ خواب افتادن استاد و نالیدن او از وهم رنجوری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.