۲۹۹ بار خوانده شده

بخش ۳۶ - وحی آمدن به مادر موسی کی موسی را در آب افکن

باز وَحی آمد که در آبَش فَکَن
رویْ در اومید دار و مو مَکَن

دَر فَکَن در نیلَش و کُن اِعْتِماد
من تو را با وِیْ رَسانَم رو سپید

این سُخَن پایان ندارد مَکْرهاش
جُمله می‌پیچید هم در ساق و پاش

صد هزاران طِفْل می‌کُشت او بُرون
موسی اَنْدَر صَدْرِ خانه در دَرون

از جُنون می‌کُشت هر جا بُد جَنین
از حِیَل آن کورْ چَشمِ دوربین

اَژدَها بُد مَکْرِ فرعونِ عَنود
مَکْرِ شاهانِ جهان را خورده بود

لیک ازو فرعون‌تَر آمد پَدید
هم وِرا هم مَکْرِ او را دَر کَشید

اَژدَها بود و عَصا شُد اَژدَها
این بِخورْد آن را به توفیقِ خدا

دست شُد بالایِ دست این تا کجا
تا به یَزدان که اِلَیْهِ الْمِنْتَهیٰ

کان یکی دریاست بی‌غور و کَران
جُمله دریاها چو سَیلی پیشِ آن

حیله‌ها و چاره‌ها گَر اَژدَهاست
پیشِ اِلّا اللهْ آن‌ها جُمله لاست

چون رَسید این جا بَیانَم سَر نَهاد
مَحْو شُد وَاللهُ اَعْلَم بِالرَّشاد

آنچه در فرعون بود آن در تو هست
لیک اَژدَرهات مَحْبوسِ چَهْ است

ای دریغ این جُمله اَحْوالِ تو است
تو بر آن فرعون بَر خواهیش بَست

گَر زِ تو گویند وحشت زایَدَت
وَرْ ِز دیگر آفْسان بِنْمایَدَت

چه خَرابَت می‌کُند نَفْسِ لَعین
دور می‌اَنْدازَدَت سخت این قَرین

آتشَت را هیزُمِ فرعون نیست
وَرْنه چون فرعون او شُعله‌زَنی‌ست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۵ - بوجود آمدن موسی و آمدن عوانان به خانهٔ عمران و وحی آمدن به مادر موسی کی موسی را در آتش انداز
گوهر بعدی:بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.