۲۷۴ بار خوانده شده

بخش ۲۶ - قصهٔ خواب دیدن فرعون آمدن موسی را علیه السلام و تدارک اندیشیدن

جَهْدِ فرعونی چو بی‌توفیق بود
هرچه او می‌دوخت آن تَفْتیق بود

از مُنَجِّم بود در حُکْمَش هزار
وَزْ مُعَبِّر نیز و ساحِر بی‌شُمار

مَقْدَمِ موسیٰ نِمودَندَش به خواب
که کُند فرعون و مُلْکَش را خَراب

با مُعَبِّر گفت و با اَهْلِ نُجوم
چون بُوَد دَفْعِ خیال و خوابِ شُوم؟

جُمله گُفتَندَش که تَدبیری کنیم
راهِ زادن را چو رَهْ‌زن می‌زنیم

تا رَسید آن شب که مَوْلِد بود آن
رایْ این دیدند آن فرعونیان

که بُرون آرَند آن روز از پِگاه
سویِ میدانْ بَزْم و تَختِ پادشاه

اَلصَّلا ای جُمله اِسْرائیلیان
شاه می‌خوانَد شما را زان مَکان

تا شما را رو نِمایَد بی‌نِقاب
بر شما اِحْسان کُند بَهرِ ثَواب

کآن اسیران را به جُز دوری نبود
دیدنِ فرعون دَسْتوری نبود

گَر فُتادَندی به رَهْ در پیشِ او
بَهرِ آن یاسه بِخُفتَندی برو

یاسه این بُد که نَبینَد هیچ اسیر
در گَهْ و بی‌گَهْ لِقایِ آن امیر

بانگِ چاووشان چو در رَهْ بِشْنَود
تا نَبینَد رو به دیواری کُند

وَرْ بِبینَد رویِ او مُجْرِم بُوَد
آنچه بَتَّر بر سَرِ او آن رَوَد

بودشان حِرصِ لِقایِ مُمْتَنِع
چون حَریص است آدمی فیما مُنِعْ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۵ - قصهٔ هاروت و ماروت و دلیری ایشان بر امتحانات حق تعالی
گوهر بعدی:بخش ۲۷ - به میدان خواندن بنی اسرائیل برای حیلهٔ ولادت موسی علیه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.