۲۹۱ بار خوانده شده

بخش ۸۴ - بیان آنک در هر نفسی فتنهٔ مسجد ضرار هست

چون پَدید آمد که آن مَسجد نبود
خانهٔ حیلَت بُد و دامِ جُهود

پس نَبی فرمود کآن را بَرکَنَند
مَطْرحه‌یْ خاشاک و خاکستر کُنند

صاحبِ مَسجد چو مَسجد قَلْب بود
دانه‌ها بر دام ریزی، نیست جود

گوشت کَنْدَر شَستِ تو ماهی‌رُباست
آن چُنان لُقمه نه بَخشِش، نه سَخاست

مَسجدِ اَهْلِ قُبا کان بُد جَماد
آنچه کُفوِ او نَبُد، راهش نداد

در جَمادات این چُنین حیفی نرفت
زد در آن ناکُفْو امیرِ داد نَفْت

پس حَقایق را که اَصْلِ اَصْل‌هاست
دان که آن جا فَرق‌ها و فَصل‌هاست

نه حَیاتَش چون حیاتِ او بُوَد
نه مَماتَش چون مَماتِ او بُوَد

گورِ او هرگز چو گورِ او مَدان
خود چه گویم حالِ فَرقِ آن جهان

بر مِحَک زن کارِ خود ای مَردِ کار
تا نَسازی مَسجدِ اَهْلِ ضِرار

بَس در آن مَسجدکُنان تَسْخَر زدی
چون نَظَر کردی، تو خود زیشان بُدی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸۳ - شرح فایدهٔ حکایت آن شخص شتر جوینده
گوهر بعدی:بخش ۸۵ - حکایت هندو کی با یار خود جنگ می‌کرد بر کاری و خبر نداشت کی او هم بدان مبتلاست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.