۴۲۲ بار خوانده شده
همچُنان که هر کسی در مَعرِفَت
میکُند موصوفِ غَیبی را صِفَت
فلسفی از نوعِ دیگر کرده شرح
باحِثی مَر گفتِ او را کرده جَرْح
وان دِگَر در هر دو طَعْنه میزَنَد
وان دِگَر از زَرْق جانی میکَند
هر یک از رَهْ این نِشانها زان دَهَند
تا گُمان آید که ایشان زان دِهَْاند
این حقیقت دان، نه حَقاَند این همه
نه، به کُلّی گُم رَهانَند این رَمه
زان که بی حَقْ باطِلی نایَد پَدید
قَلْب را اَبْله به بویِ زَر خرید
گَر نبودی در جهانْ نَقْدی رَوان
قَلْبها را خَرج کردن کِی توان؟
تا نباشد راست، کِی باشد دروغ؟
آن دروغ از راست میگیرد فُروغ
بر امیدِ راست، کَژْ را میخَرَند
زَهْر در قَنْدی رَوَد، آن گَه خورَند
گَر نباشد گندمِ مَحْبوبنوش
چه بَرَد گندمنِمایِ جو فُروش؟
پس مگو کین جُمله دَمها باطِلاَند
باطِلان بر بویِ حَقْ دامِ دلاَند
پس مگو جُمله خیال است و ضَلال
بیحقیقت نیست در عالَمْ خیال
حَقْ شبِ قَدْر است در شبها نَهان
تا کُند جانْ هر شبی را اِمْتِحان
نه همه شبها بُوَد قَدْر ای جوان
نه همه شبها بُود خالی ازان
در میانِ دَلْقپوشانْ یک فَقیر
اِمْتِحان کُن، وان که حَق است آن بگیر
مؤمنِ کَیِّس مُمَیِّز کو که تا
باز دانَد حیزکان را از فَتیٰ؟
گَرنه مَعْیوبات باشد در جهان
تاجِران باشند جُمله اَبْلَهان
پس بُوَد کالا شِناسی سَخْت سَهْل
چون که عَیْبی نیست، چه نااَهْل و اَهْل
وَرْ همه عَیْب است، دانش سود نیست
چون همه چوب است، اینجا عود نیست
آن کِه گوید جُمله حَقاَند، اَحْمقیست
وان کِه گوید جُمله باطِل، او شَقیست
تاجرانِ اَنْبیا کردند سود
تاجرانِ رنگ و بو، کور و کَبود
مینِمایَد مارْ اَنْدَر چَشمْ مال
هر دو چَشمِ خویش را نیکو بِمال
مَنْگَر اَنْدَر غِبْطهٔ این بَیْع و سود
بِنْگَر اَنْدَر خُسْرِ فرعون و ثَمود
اَنْدَرین گَردون مُکَرَّر کُن نَظَر
زان که حَق فَرمود ثُمَّ ارْجِعْ بَصَر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
میکُند موصوفِ غَیبی را صِفَت
فلسفی از نوعِ دیگر کرده شرح
باحِثی مَر گفتِ او را کرده جَرْح
وان دِگَر در هر دو طَعْنه میزَنَد
وان دِگَر از زَرْق جانی میکَند
هر یک از رَهْ این نِشانها زان دَهَند
تا گُمان آید که ایشان زان دِهَْاند
این حقیقت دان، نه حَقاَند این همه
نه، به کُلّی گُم رَهانَند این رَمه
زان که بی حَقْ باطِلی نایَد پَدید
قَلْب را اَبْله به بویِ زَر خرید
گَر نبودی در جهانْ نَقْدی رَوان
قَلْبها را خَرج کردن کِی توان؟
تا نباشد راست، کِی باشد دروغ؟
آن دروغ از راست میگیرد فُروغ
بر امیدِ راست، کَژْ را میخَرَند
زَهْر در قَنْدی رَوَد، آن گَه خورَند
گَر نباشد گندمِ مَحْبوبنوش
چه بَرَد گندمنِمایِ جو فُروش؟
پس مگو کین جُمله دَمها باطِلاَند
باطِلان بر بویِ حَقْ دامِ دلاَند
پس مگو جُمله خیال است و ضَلال
بیحقیقت نیست در عالَمْ خیال
حَقْ شبِ قَدْر است در شبها نَهان
تا کُند جانْ هر شبی را اِمْتِحان
نه همه شبها بُوَد قَدْر ای جوان
نه همه شبها بُود خالی ازان
در میانِ دَلْقپوشانْ یک فَقیر
اِمْتِحان کُن، وان که حَق است آن بگیر
مؤمنِ کَیِّس مُمَیِّز کو که تا
باز دانَد حیزکان را از فَتیٰ؟
گَرنه مَعْیوبات باشد در جهان
تاجِران باشند جُمله اَبْلَهان
پس بُوَد کالا شِناسی سَخْت سَهْل
چون که عَیْبی نیست، چه نااَهْل و اَهْل
وَرْ همه عَیْب است، دانش سود نیست
چون همه چوب است، اینجا عود نیست
آن کِه گوید جُمله حَقاَند، اَحْمقیست
وان کِه گوید جُمله باطِل، او شَقیست
تاجرانِ اَنْبیا کردند سود
تاجرانِ رنگ و بو، کور و کَبود
مینِمایَد مارْ اَنْدَر چَشمْ مال
هر دو چَشمِ خویش را نیکو بِمال
مَنْگَر اَنْدَر غِبْطهٔ این بَیْع و سود
بِنْگَر اَنْدَر خُسْرِ فرعون و ثَمود
اَنْدَرین گَردون مُکَرَّر کُن نَظَر
زان که حَق فَرمود ثُمَّ ارْجِعْ بَصَر
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۸۰ - قصهٔ آن شخص کی اشتر ضالهٔ خود میجست و میپرسید
گوهر بعدی:بخش ۸۲ - امتحان هر چیزی تا ظاهر شود خیر و شری کی در ویست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.