۴۲۱ بار خوانده شده
از صَحابه خواجهیی بیمار شُد
وَنْدَر آن بیماریاَش چون تار شُد
مُصْطَفی آمد عِیادت سویِ او
چون همه لُطْف و کَرَم بُد خویِ او
در عِیادت رَفتنِ تو فایدهست
فایدهیْ آن باز با تو عایدهست
فایدهیْ اَوَّل که آن شَخصِ عَلیل
بوک قُطْبی باشد و شاهِ جَلیل
چون دو چَشمِ دلْ نداری ای عَنود
که نمیدانی تو هیزُم را زِ عود
چون که گنجی هست در عالَم مَرَنج
هیچ ویران را مَدانْ خالی زِ گنج
قَصدِ هر درویش میکُن از گِزاف
چون نِشان یابی به جِد، میکُن طَواف
چون تو را آن چَشمِ باطنْبین نبود
گنج میپِنْدار اَنْدَر هر وجود
وَرْ نباشد قُطْبْ یارِ رَهْ بُوَد
شَهْ نباشد، فارِسِ اِسْپَهْ بُوَد
پَس صِلهی یارانِ رَهْ لازم شُمار
هر کِه باشد، گَر پیاده، گَر سَوار
وَرْ عَدو باشد، همین اِحْسان نِکوست
که به اِحْسانْ بَسْ عَدو گشتهست دوست
وَرْ نگردد دوست، کینَش کَم شود
زان که اِحْسانْ کینه را مَرهَم شود
بَسْ فَواید هست غیرِ این، وَلیک
از درازی خایِفَم ای یارِ نیک
حاصِل این آمد که یارِ جمع باش
هَمچو بُتْگَر از حَجَر یاری تَراش
زان کِه اَنبوهیّ و جمعِ کاروان
رَهْزَنان را بِشْکَنَد پُشت و سِنان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
وَنْدَر آن بیماریاَش چون تار شُد
مُصْطَفی آمد عِیادت سویِ او
چون همه لُطْف و کَرَم بُد خویِ او
در عِیادت رَفتنِ تو فایدهست
فایدهیْ آن باز با تو عایدهست
فایدهیْ اَوَّل که آن شَخصِ عَلیل
بوک قُطْبی باشد و شاهِ جَلیل
چون دو چَشمِ دلْ نداری ای عَنود
که نمیدانی تو هیزُم را زِ عود
چون که گنجی هست در عالَم مَرَنج
هیچ ویران را مَدانْ خالی زِ گنج
قَصدِ هر درویش میکُن از گِزاف
چون نِشان یابی به جِد، میکُن طَواف
چون تو را آن چَشمِ باطنْبین نبود
گنج میپِنْدار اَنْدَر هر وجود
وَرْ نباشد قُطْبْ یارِ رَهْ بُوَد
شَهْ نباشد، فارِسِ اِسْپَهْ بُوَد
پَس صِلهی یارانِ رَهْ لازم شُمار
هر کِه باشد، گَر پیاده، گَر سَوار
وَرْ عَدو باشد، همین اِحْسان نِکوست
که به اِحْسانْ بَسْ عَدو گشتهست دوست
وَرْ نگردد دوست، کینَش کَم شود
زان که اِحْسانْ کینه را مَرهَم شود
بَسْ فَواید هست غیرِ این، وَلیک
از درازی خایِفَم ای یارِ نیک
حاصِل این آمد که یارِ جمع باش
هَمچو بُتْگَر از حَجَر یاری تَراش
زان کِه اَنبوهیّ و جمعِ کاروان
رَهْزَنان را بِشْکَنَد پُشت و سِنان
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۴۷ - تتمهٔ اعتماد آن مغرور بر تملق خرس
گوهر بعدی:بخش ۴۹ - وحی کردن حق تعالی به موسی علیه السلام کی چرا به عیادت من نیامدی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.