۳۶۲ بار خوانده شده
کِی گُذارد آنکه رَشکِ روشنیست
تا بگویم آنچه فَرض و گفتنیست؟
بَحرْ کَفْ پیش آرَد و سَدّی کُند
جَر کُند، وَزْ بَعدِ جَر مَدّی کُند
این زمان بِشنو چه مانِع شُد، مگر
مُستَمِع را رفت دلْ جایِ دِگَر
خاطِرَش شُد سویِ صوفیِّ قُنُق
اَنْدَر آن سودا فُرو شُد تا عُنُق
لازم آمد باز رفتن زین مَقال
سوی آن افسانه بَهرِ وَصفِ حال
صوفی آن صورت مَپِندار ای عزیز
هَمچو طِفلان تا کِی از جَوْز و مَویز؟
جسم ما جَوْز و مویز است ای پسر
گَر تو مَردی، زین دو چیز اَنْدَر گُذَر
وَرْ تو اَنْدَر نَگذری، اِکْرامِ حَق
بُگذَرانَد مَر تو را از نُه طَبَق
بِشنو اکنون صورتِ اَفسانه را
لیکْ هین از کَهْ جُدا کُن دانه را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
تا بگویم آنچه فَرض و گفتنیست؟
بَحرْ کَفْ پیش آرَد و سَدّی کُند
جَر کُند، وَزْ بَعدِ جَر مَدّی کُند
این زمان بِشنو چه مانِع شُد، مگر
مُستَمِع را رفت دلْ جایِ دِگَر
خاطِرَش شُد سویِ صوفیِّ قُنُق
اَنْدَر آن سودا فُرو شُد تا عُنُق
لازم آمد باز رفتن زین مَقال
سوی آن افسانه بَهرِ وَصفِ حال
صوفی آن صورت مَپِندار ای عزیز
هَمچو طِفلان تا کِی از جَوْز و مَویز؟
جسم ما جَوْز و مویز است ای پسر
گَر تو مَردی، زین دو چیز اَنْدَر گُذَر
وَرْ تو اَنْدَر نَگذری، اِکْرامِ حَق
بُگذَرانَد مَر تو را از نُه طَبَق
بِشنو اکنون صورتِ اَفسانه را
لیکْ هین از کَهْ جُدا کُن دانه را
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۶ - حکایت مشورت کردن خدای تعالی در ایجاد خلق
گوهر بعدی:بخش ۸ - التزام کردن خادم تعهد بهیمه را و تخلف نمودن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.