۵۴۶ بار خوانده شده

بخش ۱۵۹ - متهم کردن غلامان و خواجه‌تاشان مر لقمان را کی آن میوه‌های ترونده را که می‌آوردیم او خورده است

 بود لُقمان پیشِ خواجه‌یْ خویشتن
در میانِ بَندگانَش خوارْتَن

می‌فرستاد او غُلامان را به باغ
تا که میوه آیَدَش بَهرِ فَراغ

بود لُقمان در غُلامان چون طُفَیْل
پُر مَعانی، تیره‌صورت، هَمچو لَیْل

آن غُلامانْ میوه‌هایِ جمع را
خوش بِخوردَند از نِهیبِ طَمْع را

خواجه را گفتند لُقمان خورْد آن
خواجه بر لُقمان تُرُش گشت و گِران

چون تَفَحُّص کرد لُقمان از سَبَب
در عِتابِ خواجه‌اَش بُگْشاد لب

گفت لُقمان سَیِّدا پیشِ خدا
بَندهٔ خایِن نباشد مُرتَضی

اِمْتِحان کُن جُمله‌مان را ای کَریم
سیرَمان دَر دِهْ تو از آبِ حَمیم

بعد از آن ما را به صَحرایی کَلان
تو سَواره، ما پیاده می‌دَوان

آن‌گَهان بِنْگر تو بَدکِردار را
صُنْع‌هایِ کاشِفُ الْاَسرار را

گشت ساقی خواجه از آبِ حَمیم
مَر غُلامان را و خوردند آن زِ بیم

بعد از آن می‌رانْدَشان در دشت‌ها
می‌دَویدَنْد آن نَفَر، تَحْت و عُلا

قَی در اُفتادند ایشان از عَنا
آب می‌آوَردْ زیشان میوه‌ها

چون که لُقمان را دَرآمَد قَی زِ ناف
می بَرآمَد از درونَش آبِ صاف

حِکْمَتِ لُقمان چو دانَد این نِمود
پَس چه باشد حِکْمَتِ رَبُّ الْوجود؟

یَوْمَ تُبْلی وَالسَّرایِرْ کُلُّها
بانَ مِنْکُمْ کامِنٌ لا یُشْتَهی

چون سُقُوا ماءً حَمیمًا قُطِّعَتْ
جُملَةُ الْاَسْتارْ مِمّا اُفْظِعَتْ

نار از آن آمد عَذابِ کافِران
که حَجَر را نار باشد اِمْتِحان

آن دلِ چون سنگْ را ما چند چند
نَرم گفتیم و نمی‌پَذْرُفت پَند؟

ریشِ بَد را دارویِ بَد یافت رَگ
مَر سَرِ خَر را سَرِ دندانِ سگ

اَلْخَبیثاتُ الْخَبیثین حِکْمَت است
زشت را هم زشتْ جُفت و بابَت است

پس تو هر جُفتی که می‌خواهی بُرو
مَحْو و هم‌شَکل و صِفاتِ او بِشو

نور خواهی؟ مُسْتَعِدِّ نور شو
دورْ خواهی؟ خویش‌بین و دور شو

وَرْ رَهی خواهی از این سِجْنِ خَرِب
سَر مَکَش از دوست وَاسْجُدْ وَاقْتَرِب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۵۸ - پرسیدن پیغمبر صلی الله علیه و سلم مر زید را که امروز چونی و چون برخاستی و جواب گفتن او که اصبحت ممنا یا رسول الله
گوهر بعدی:بخش ۱۶۰ - بقیهٔ قصه زید در جواب رسول صلی الله علیه و سلم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.