۴۴۷ بار خوانده شده

بخش ۱۳۹ - در صفت پیر و مطاوعت وی

ای ضیاءُ الْحَقْ حُسامُ الدّین بِگیر
یک دو کاغذ، بَر فَزا در وَصْفِ پیر

گَرچه جسمِ نازُکَت را زور نیست
لیکْ بی‌خورشیدْ ما را نور نیست

گَرچه مِصْباح و زُجاجه گشته‌یی
لیکْ سَرخَیْلِ دلی، سَررِشته‌یی

چون سَرِ رِشته به دست و کامِ توست
دُرِّهایِ عِقْدِ دلْ زِانْعامِ توست

بَر نویس اَحْوالِ پیرِ راه‌دان
پیر را بُگْزین و عینِ راهْ‌دان

پیرْ تابستان و خَلْقانْ تیر ماه
خَلْق مانندِ شب‌اَند و پیرْ ماه

کرده‌ام بَختِ جوان را نامْ پیر
کو زِ حَقْ پیر است، نَزْ اَیّامْ پیر

او چُنان پیر است کِشْ آغاز نیست
با چُنان دُرِّ یَتیمْ اَنْباز نیست

خود قَوی‌تَر می‌شود خَمْرِ کُهُن
خاصه آن خَمری که باشد مِنْ لَدُن

پیر را بُگْزین که بی‌پیر این سَفَر
هست بَس پُر آفَت و خَوْف و خَطَر

آن رَهی که بارها تو رَفته‌یی
بی قَلاووز اَنْدر آن آشفته‌یی

پس رَهی را که نَدیدسْتی تو هیچ
هین مَرو تنها، زِ رَهبر سَر مَپیچ

گَر نباشد سایهٔ او بر تو گول
پس تو را سَرگشته دارد بانگِ غول

غولَت از رَهْ اَفْکَند اَنْدر گَزَند
از تو داهی‌تَر دَرین رَهْ بَس بُدند

از نُبی بِشْنو ضَلالِ رَهْ‌رُوان
که چه‌شان کرد آن بِلیسِ بَدرَوان

صد هزاران ساله راه از جاده دور
بُردَشان و کَردَشان اِدْبیر و عور

استخوان‌هاشان بِبین و مویَشان
عِبْرتی گیر و مَران خَر سویَشان

گَردنِ خَر گیر و سویِ راهْ کَش
سویِ رَهْ‌بانان و رَه‌ْدانانِ خَوش

هین مَهِل خَر را و دست از وِیْ مَدار
زان که عشقِ اوست سویِ سَبزه‌زار

گَر یکی دَم تو به غَفْلَت وا هِلیش
او رَود فرسنگ‌ها سویِ حَشیش

دُشمنِ راه است خَر، مَستِ عَلَف
ای کِه بَسْ خَر بَنده را کرد او تَلَف

گَر ندانی رَه، هر آنچه خَر بِخواست
عکسِ آن کُن، خود بُوَد آن راهِ راست

شاوِرُوهُنَّ وَ آن گَه خالِفوا
اِنَّ مَنْ لَمْ یَعْصِهِنَّ تالِفُ

با هوا و آرزو کَم باش دوست
چون یُضِلُّکْ عَنْ سَبیلِ اللّهِ اوست

این هوا را نَشْکَند اَنْدر جهان
هیچ چیزی هَمچو سایه‌یْ هَمرَهان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۳۸ - قبول کردن خلیفه هدیه را و عطا فرمودن با کمال بی‌نیازی از آن هدیه و از آن سبو
گوهر بعدی:بخش ۱۴۰ - وصیت کردن رسول صلی الله علیه و سلم مر علی را کرم الله وجهه کی چون هر کسی به نوع طاعتی تقرب جوید به حق تو تقرب جوی به صحبت عاقل و بندهٔ خاص تا ازیشان همه پیش‌قدم‌تر باشی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.