۳۹۶ بار خوانده شده

بخش ۷۱ - پرسیدن شیر از سبب پای واپس کشیدن خرگوش

شیر گُفتَش تو زِ اَسْبابِ مَرَض
این سَبَب گو خاصْ کاینَسْتَم غَرَض

گفت آن شیر، اَنْدَرین چَهْ ساکِن است
اَنْدَرین قَلْعه زِ آفاتْ ایمِن است

قَعْرِ چَهْ بُگْزید هرکِه عاقل است
زان که در خَلْوَت صَفاهایِ دل است

ظُلْمَتِ چَهْ بِهْ که ظُلْمَت‌هایِ خَلْق
سَر نَبُرد آن کَس که گیرد پایِ خَلْق

گفت پیش آ زَخْمَم او را قاهِر است
تو بِبین کان شیر در چَهْ حاضِر است؟

گفت من سوزیده‌ام زان آتشی
تو مَگَر اَنْدَر بَرِ خویشَم کَشی

تا به پُشتِ تو من ای کانِ کَرَم
چَشم بُگْشایَم به چَهْ در بِنْگَرم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۰ - پا واپس کشیدن خرگوش از شیر چون نزدیک چاه رسید
گوهر بعدی:بخش ۷۲ - نظر کردن شیر در چاه و دیدن عکس خود را و آن خرگوش را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.