۳۳۶ بار خوانده شده

بخش ۶۳ - رسیدن خرگوش به شیر

شیر اَنْدَر آتش و در خشم و شور
دید کان خرگوش می‌آید زِ دور

می‌دَوَد بی‌دَهْشَت و گُستاخْ او
خشمگین و تُند و تیز و تُرْش‌رو

کَزْ شِکَسته آمدنْ تُهمَت بُوَد
وَزْ دلیری، دَفْعِ هر رَیْبَت بُوَد

چون رسید او پیش‌تَر نزدیکِ صَف
بانگ بَرزَد شیر‌ های ای ناخَلَف

من که پیلان را زِ هم بِدْریده‌ام
من که گوشِ شیرِ نَر مالیده‌ام

نیمْ خرگوشی کِه باشد که چُنین
اَمرِ ما را اَفْکَنَد او بر زمین؟

تَرکِ خوابِ غَفلَتِ خرگوش کُن
غُرِّۀ این شیر ای خَر، گوش کُن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶۲ - هم در بیان مکر خرگوش
گوهر بعدی:بخش ۶۴ - عذر گفتن خرگوش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.