۳۵۱ بار خوانده شده
این سُخَن پایان ندارد، هوشدار
گوشْ سویِ قِصّۀ خرگوش دار
گوشِ خَر بِفْروش و دیگر گوشْ خَر
کین سُخَن را دَر نیابَد گوشِ خَر
رو تو روبَهْ بازیِ خرگوش بین
مَکْر و شیراَنْدازیِ خرگوش بین
خاتَمِ مُلْکِ سُلیمان است عِلْم
جُمله عالَم صورت و جان است عِلْم
آدمی را زین هُنر بیچاره گشت
خَلْقِ دریاها و خَلْقِ کوه و دشت
زو پَلَنگ و شیرْ تَرسان هَمچو موش
زو نَهَنگ و بَحْر در صَفرا و جوش
زو پَریّ و دیوْ ساحِلها گرفت
هر یکی در جایِ پنهانْ جا گرفت
آدمی را دُشمنِ پنهانْ بَسیست
آدمیِّ با حَذَر عاقِلْ کسیست
خَلْقِ پنهان، زِشتَشان و خوبَشان
میزَنَد در دل به هر دَمْ کوبَشان
بَهرِ غُسل اَرْ دَر رَوی در جویبار
بر تو آسیبی زَنَد در آبْ خار
گَر چه پنهانْ خارْ در آب است پَست
چون که در تو میخَلَد دانی که هست
خارْخارِ وَحیها و وَسوَسه
از هزاران کَس بُوَد، نی یککَسه
باش تا حِسهایِ تو مُبْدَل شود
تا بِبینیشان و مُشکل حَل شود
تا سُخنهایِ کیان رَد کردهیی؟
تا کیان را سَروَرِ خَود کردهیی؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گوشْ سویِ قِصّۀ خرگوش دار
گوشِ خَر بِفْروش و دیگر گوشْ خَر
کین سُخَن را دَر نیابَد گوشِ خَر
رو تو روبَهْ بازیِ خرگوش بین
مَکْر و شیراَنْدازیِ خرگوش بین
خاتَمِ مُلْکِ سُلیمان است عِلْم
جُمله عالَم صورت و جان است عِلْم
آدمی را زین هُنر بیچاره گشت
خَلْقِ دریاها و خَلْقِ کوه و دشت
زو پَلَنگ و شیرْ تَرسان هَمچو موش
زو نَهَنگ و بَحْر در صَفرا و جوش
زو پَریّ و دیوْ ساحِلها گرفت
هر یکی در جایِ پنهانْ جا گرفت
آدمی را دُشمنِ پنهانْ بَسیست
آدمیِّ با حَذَر عاقِلْ کسیست
خَلْقِ پنهان، زِشتَشان و خوبَشان
میزَنَد در دل به هر دَمْ کوبَشان
بَهرِ غُسل اَرْ دَر رَوی در جویبار
بر تو آسیبی زَنَد در آبْ خار
گَر چه پنهانْ خارْ در آب است پَست
چون که در تو میخَلَد دانی که هست
خارْخارِ وَحیها و وَسوَسه
از هزاران کَس بُوَد، نی یککَسه
باش تا حِسهایِ تو مُبْدَل شود
تا بِبینیشان و مُشکل حَل شود
تا سُخنهایِ کیان رَد کردهیی؟
تا کیان را سَروَرِ خَود کردهیی؟
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۵۵ - جواب خرگوش نخچیران را
گوهر بعدی:بخش ۵۷ - باز طلبیدن نخچیران از خرگوش سر اندیشهٔ او را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.