۵۷۴ بار خوانده شده

بخش ۳۴ - منازعت امرا در ولی عهدی

یک امیری زان امیران پیش رفت
پیشِ آن قومِ وَفا اَنْدیش رفت

گفت اینک نایِبِ آن مَردْ من
نایِبِ عیسی مَنَم اَنْدَر زَمَن

اینک این طومارْ بُرهانِ من است
کین نیابَتْ بَعد ازو آنِ من است

آن امیرِ دیگر آمد از کَمین
دَعویِ او در خِلافَت بُد همین

از بَغَلْ او نیز طوماری نِمود
تا بَرآمَد هر دو را خَشمِ جُهود

آن امیرانِ دِگَر یک ‌یک قِطار
بَرکَشیده تیغ‌هایِ آبْدار

هر یکی را تیغ و طوماری به دست
دَرهَم افتادند چون پیلانِ مَست

صد هزاران مَردِ تَرسا کُشته شُد
تا زِ سَرهایِ بُریده پُشته شُد

خون رَوان شُد هَمچو سَیل از چَپّ و راست
کوهْ کوه اَنْدَر هوا زین گَرْد خاست

تُخْم‌هایِ فِتْنه‌ها کو کَشته بود
آفَتِ سَرهایِ ایشان گشته بود

جَوْزها بِشْکَست و آن کانْ مغز داشت
بَعدِ کُشتنْ روحِ پاکِ نَغْز داشت

کُشتن و مُردن که بر نَقْشِ تَن است
چون انار و سیب را بِشْکَستن است

آنچه شیرین است، او شُد نارْدانگ
وان که پوسیده‌ست، نَبْوَد غیرِ بانگ

آنچه با معنی‌ست خود پیدا شود
وانچه پوسیده‌ست او رُسوا شود

رَو به معنی کوش ای صورت‌پَرَست
زان که معنی بر تَنِ صورتْ‌ پَر است

هم نِشینِ اَهلِ معنی باش تا
هم عَطا یابیّ و هم باشی فَتی

جانِ بی‌‌معنی درین تَنْ بی‌خِلاف
هست هَمچون تیغِ چوبین در غِلاف

تا غِلاف اَنْدَر بُوَد، باقیمت است
چون بُرون شُد، سوختن را آلَت است

تیغ چوبین را مَبَر در کارزار
بِنْگَر اَوَّل، تا نگردد کارْ زار

گَر بُوَد چوبین، بُرو دیگر طَلَب
وَرْ بُوَد الماس، پیش آ با طَرَب

تیغْ در زَرّادْخانه‌یْ اَوْلیاست
دیدنِ ایشانْ شما را کیمیاست

جُمله دانایان همین گفته، همین
هست دانا رَحْمَةً لِلْعالَمین

گَر اناری می‌خَری، خندان بِخَر
تا دَهَد خنده زِ دانه‌یْ او خَبَر

ای مُبارک خَنده‌اَش کو از دَهان
می‌نِمایَد دلْ چو دُرّ از دُرجِ جان

نامُبارک، خندۀ آن لاله بود
کَزْ دَهانِ او سیاهیْ دل نِمود

نارِ خَندانْ باغ را خندان کُند
صُحبَتِ مَردانَت از مَردان کُند

گَر تو سنگِ صَخْره و مَرمَر شَوی
چون به صاحِبْ‌دل رَسی، گوهر شَوی

مِهْرِ پاکانْ درمیانِ جانْ نِشان
دل مَدِه اِلّا به مِهْرِ دلْ خوشان

کویِ نومیدی مَرو، اومیدهاست
سویِ تاریکی مَرو، خورشیدهاست

دلْ تو را در کویِ اَهلِ دل کَشَد
تَنْ تو را در حَبْسِ آب و گِل کَشَد

هین غذایِ دل بِدِه از هم‌دلی
رو بِجو اِقْبال را از مُقْبلی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۳ - طلب کردن امت عیسی علیه‌السلام از امراکی ولی عهد از شما کدامست
گوهر بعدی:بخش ۳۵ - تعظیم نعت مصطفی صلی الله علیه و سلم کی مذکور بود در انجیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.