۲۴۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۵۸

مبارک منزلی خوش سرزمینی
که آنجا سر برآرد نازنینی

براین من که گر باشد جز این نیست
که حوری هست و فردوس برینی

یقین دانی که چشمش عین فتنه است
گرت حاصل شود عین الیقینی

به آن لب ملک دلها شد مسلم
سلیمان ملک راند به انگبینی

جو پیش رخ خط آری سوزیم جان
شد این حرفم درست از پیش بینی

بشوید چشمم از غیرت به صد آب
چو بینم بر درت نقش جبینی

کمال از سینه گل مهر آن سرو
تزید صدر پی بالا نشینی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.