۳۱۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۳۵

شیرین لبی شکر دهنی سرو قامتی
کونه کنم حدیث بخوبی نباتی

گر من در آب و آتشم از چشم و دل خوشم
کاندر میان هر دو نو باری سلامتی

ای شیخ تا بکوی بتان می کنیم طوف
با ما همگرد چون تو نه مرد ملامتی

زآن گوشه های چشم چه بینی نوای سلیم
زینسان که به چشم بکنج سلامتی

دل جست و عقل بار سفر بست و شد روان
ای غم تو خوش نشسته بکنج اقامتی

خونی که چشم مست تو با دل روانه کرد
بازتچه گفت غمزه کز آن در ندامتی

چندانکه می کشند ترا زنده کمال
صاحب نظر نی نو که صاحب کرامتی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.