۲۵۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۶۷

ای آیت حسن از رخ خوب تو مثالی
از رنگ رخت دفتر گل نقش خیالی

خوبان جهان حسن دل افروز و ملاحت
دارند و لیکن نه چنین حسن و جمالی

عودیست دل سوخته بر باد وصالت
کز آتش هجران تو اش نیست ملالی

با آنکه بود آتش لعل تو جگر سوز
هرگز نبود خوشتر ازو آب زلالی

عمریست که بر باد هوا می گذرانیم
زیرا که نباشد ز تو امید وصالی

باری به کمال از سر رحمت نظری کن
امروز که حسن تو گرفتست جمالی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.