۳۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۹۱

ای حریم کعبه دل کوی تو
قبلفندان مقبل روی تو

گوشه گیران کرده در محرابها
همچو چشمت مستی از ابروی تو

پارسا چندین نگبر در دماغ
کی تواند کی شنیدن بوی تو

گر کنم وصف دهانت سالها
کرده ام وصف سر یک موی تو

خواب چشمان تو دارند از چه روی
سر نهد زلف تو بر زانوی تو

دلکش است آن زلف و آن قلا بهاست
آنکه ما را می کشد دل سوی تو

گرچه گم شد بر سر کویت کمال
بافتم بازش بجست و جوی تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.