۲۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۰۳

نام آن لب به خط سبز به جانی دیدم
کاغذی بافتم و قند دروه پیچیدم

آن خط از شوق کشیدم من گریان در چشم
حرف حرفش چو قلم گریه کنان بوسیدم

نامه را نیمه به خون سرخ شده و نیمی زرد
نقش آن نام چو بر دیده و رو مالیدم

نقطه آن دهن امکان که ببوسم به خیال
که چو پرگار به گرد تو بس گردیدم

راست ناکرده زبان خواست قلم نام تو برد
بندش از بند جدا کردم و سر ببریدم

دل بگفتا گل از آن دفتر خوبی جزویست
آن چو جزوی ز سخن بود ز دل بشنیدم

تا کی بو نبرد از تو در انفاس کمال
چو گل اوراق جریدة ز صبا پوشیدم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.