۲۶۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۸۳

ما را سر آنست که در پای تو افتیم
چون زلف تو بر خاک قدم های تو افتیم

بار تو بر آن خاک ره ای سایه گرانست
برخیز که تا ما همه بر جای تو افتیم

چون سایه که در پای صنوبر فتد از مهر
خواهیم که پیش قد و بالای تو افتیم

در آینه بنمای به ما روی دلارای
چون چشم تو تا مست تماشای تو افتیم

یارب چه خوش است آنکه به خون ریختن ما
فرمان دهی و ما به تقاضای تو افتیم

صد گونه چو گل روی دهد معنی نازک
ما را چو به فکر رخ زیبای تو افتیم

آزاد شود جان کمال از همه اندوه
آن لحظه که با شادی غمهای تو افتیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.