۲۷۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۷۵

ما از شراب و شاهد صد بار توبه کردیم
آن توبه ها شکستیم چون با تو باده خوردیم

ساقی بریز دردی بر درد ما کز آن لب
هم تشنگان دردیم هم خستگان دردیم

مائیم و گشت کویت رقصانه و باده نوشان
زین شیوه بر نگردیم تا بی خبر نگردیم

تا چند بر تو خواندن طامات زهد و تقوی
طومار زلف بگشا تا نه در نوردیم

هر کس چو باد از آن کو برخاستند و رفتند
ما خاکیان بر آن در بنشسته همچو گردیم

داریم سرخ روئی از اشک های رنگین
چون شمع اگر چه گربان با چهره های زردیم

هر فرد را کمالی باشد به قدره همت
ما را کمال این بس کز هر دو کون فردیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.